• برابری اجتماعی عبارت است از اصل بلحاظ تاریخی و طبقاتی مشخصا تعیین شده در زمینه تشکیل روابط اجتماعی میان طبقات، گروه ها و افراد مختلف جامعه که انسان ها بر طبق معیارهای معینی برابر تلقی می شوند:
1
• برابری در مقابل خدا2
• برابری در مقابل قانون3
• برابری در تملک وسایل تولید4
• برابری در امکان شرکت در اداره دولتی حیات اجتماعی
• این معیارها همیشه ـ در تحلیل نهائی ـ بیانگرمنافع و خواست های نیروهای طبقاتی اند.
• اصل بورژوائی ـ دمکراتیک برابری که شعار مبارزه بر ضد فئودالیسم بوده و نقش تاریخی مهمی بازی کرده، به برابری قضائی و سیاسی محدود می شود و باید با دوام نابرابری اقتصادی ناشی از استثمار، فرمال (صوری) بماند.
• (ما هرگز نباید فرمال را با فرمالیته یکسان تلقی کنیم.
• فرمال در دیالک تیک فرم و محتوا تعیین می شود و به نوبه خود بر محتوا تأثیر متقابل می گذارد. مترجم)
• به قول لنین، «تا زمانی که استثمار طبقه ای بوسیله طبقه دیگر بطور کلی ریشه کن نشده، برابری واقعی و حقیقی نمی تواند وجود داشته باشد.»
• (کلیات لنین، جلد 28، ص 251)
• این اصل در نظام سرمایه داری هرگز بطور قطعی تحقق نیافته، همانطور که نفی برابرحقوقی ملی و نفی برابرحقوقی زنان در کاپیتالیسم نشان می دهد.
• و بالاخره تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی با تعمیق قطب بندی میان استثمارگران و استثمارشوندگان، این اصل با از بین بردن آزادی های بورژوائی ـ دمکراتیک آشکارا زیرپا گذاشته می شود.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر