محل تولد: تبریز
شغل: مهندس
تاریخ دستگیری:۷ اردیبهشت۶۲
وضعیت خانوادگی: متاهل
محل دستگیری : تهران
تاریخ اعدام: شهریور ۱۳۶۷در زندان اوین
آثار:
اقتصاد سیاسی
صفحاتی از تاریخ جنبش جهانی کارگری ـ کمونیستی
مائوئیسم و بازتاب آن در ایران
حماسه 23 تیر
افسانه طلاهای ایران
تجربه 28 مرداد
سیمای مردمی حزب توده ایران
انتقاد و انتقاد از خود
حماسه داد
چریک های فدائی خلق چه می گویند؟
اقتصاد سیاسی چیست؟
فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه:
تارنگاشت عدالت
http://www.edalat.org
شین میم شین
فصل اول
نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
شغل: مهندس
تاریخ دستگیری:۷ اردیبهشت۶۲
وضعیت خانوادگی: متاهل
محل دستگیری : تهران
تاریخ اعدام: شهریور ۱۳۶۷در زندان اوین
آثار:
اقتصاد سیاسی
صفحاتی از تاریخ جنبش جهانی کارگری ـ کمونیستی
مائوئیسم و بازتاب آن در ایران
حماسه 23 تیر
افسانه طلاهای ایران
تجربه 28 مرداد
سیمای مردمی حزب توده ایران
انتقاد و انتقاد از خود
حماسه داد
چریک های فدائی خلق چه می گویند؟
اقتصاد سیاسی چیست؟
فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه:
تارنگاشت عدالت
http://www.edalat.org
شین میم شین
فصل اول
نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
• ما از جهان بینی جوانشیر اطلاع دقیقی نداریم.
• برای آشنائی با آن به تأمل روی برخی از مفاهیم و احکام نوشته ای از ایشان تحت عنوان «اقتصاد سیاسی چیست؟» خطر می کنیم و از تصحیح و حتی رد نظرات باطل خود شادمان خواهیم شد.
فراز اول
پدیدههای اجتماعی نیز مانند پدیدههای طبیعی قرنها ست فكر دانشمندان را به خود مشغول می دارد.
تا پیش از پیدایش ماركسیسم، علوم اجتماعی، علم به معنای واقعی كلمه نبودند و بیش از آنچه واقعیت خارج را منعكس كرده و قوانین تكامل آن را كشف و بررسی كنند مجموعهای از حدسیات، نظریات شخصی و تصورات ذهنی به دست میدادند و به گفته لنین:
« جامعه شناسی و تاریخ نویسی قبل از ماركس فاكتهای خام از هم گسیخته را روی هم می انباشت و تصوری از برخی جوانب روند تاریخ به دست میداد.»
(لنین، «كارل ماركس» زندگی نامه كوتاه با فشرده ای از ماركسیسم از انتشارات حزب تودۀ ایران. ص. ١٠)
تنها پس از پیدایش ماركسیسم است كه علوم اجتماعی، نظیر علوم طبیعی بر پایه استوار علمی قرار گرفته و با مقوله ها و قوانین روشن و مشخص علمی سر و كار یافته اند.
ماركس با كشف درك ماتریالیستی تاریخ، ادامه و گسترش ماتریالیسم بر عرصه پدیدههای اجتماعی، بررسی این پدیده ها را از ذهنگرايی رهانیده و نشان داد كه سیستم مناسبات اجتماعی نیز، نظیر پدیدههای طبیعی دارای قانونمندی عینی تكامل است و می توان شرایط اقتصادی تولید را- «با دقّت علوم طبیعی»٢ مورد بررسی قرار داد.
(ماركس- «نقدی بر اقتصاد سیاسی» مجموعه آثار ماركس و انگلس- چاپ روسی، جلد ١۳ ص. ۷)
پدیدههای اجتماعی نیز مانند پدیدههای طبیعی قرنها ست فكر دانشمندان را به خود مشغول می دارد.
تا پیش از پیدایش ماركسیسم، علوم اجتماعی، علم به معنای واقعی كلمه نبودند و بیش از آنچه واقعیت خارج را منعكس كرده و قوانین تكامل آن را كشف و بررسی كنند مجموعهای از حدسیات، نظریات شخصی و تصورات ذهنی به دست میدادند و به گفته لنین:
« جامعه شناسی و تاریخ نویسی قبل از ماركس فاكتهای خام از هم گسیخته را روی هم می انباشت و تصوری از برخی جوانب روند تاریخ به دست میداد.»
(لنین، «كارل ماركس» زندگی نامه كوتاه با فشرده ای از ماركسیسم از انتشارات حزب تودۀ ایران. ص. ١٠)
تنها پس از پیدایش ماركسیسم است كه علوم اجتماعی، نظیر علوم طبیعی بر پایه استوار علمی قرار گرفته و با مقوله ها و قوانین روشن و مشخص علمی سر و كار یافته اند.
ماركس با كشف درك ماتریالیستی تاریخ، ادامه و گسترش ماتریالیسم بر عرصه پدیدههای اجتماعی، بررسی این پدیده ها را از ذهنگرايی رهانیده و نشان داد كه سیستم مناسبات اجتماعی نیز، نظیر پدیدههای طبیعی دارای قانونمندی عینی تكامل است و می توان شرایط اقتصادی تولید را- «با دقّت علوم طبیعی»٢ مورد بررسی قرار داد.
(ماركس- «نقدی بر اقتصاد سیاسی» مجموعه آثار ماركس و انگلس- چاپ روسی، جلد ١۳ ص. ۷)
حکم اول
پدیدههای اجتماعی نیز مانند پدیدههای طبیعی قرنها ست فكر دانشمندان را به خود مشغول می دارد.
پدیدههای اجتماعی نیز مانند پدیدههای طبیعی قرنها ست فكر دانشمندان را به خود مشغول می دارد.
• جوانشیر در این حکم دیالک تیک طبیعت و جامعه را به شکل دیالک تیک پدیده های طبیعی و پدیده های اجتماعی بسط و تعمیم می دهد.
• تفاوت اصلی پدیده های طبیعی با پدیده اجتماعی در کجا ست؟
• پاسخ به این پرسش یکی از کشفیات مهم کلاسیک های مارکسیسم است.
• پدیده های طبیعی ـ به زبان فلسفی ـ بطور خودپو رخ می دهند!
• پدیده های اجتماعی اما از گردنه دیالک تیک آگاهی و خودپوئی می گذرند.
• کسانی که به تبیین حقایق در قالب شعارها علاقه مندند، بدرستی می گویند:
• «تاریخ بی سوبژکت نیست!»
• این شعار به چه معنی است؟
• این شعار بدان معنی است که چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های اجتماعی (جامعه و تاریخ) بدون حضور فعال بنی بشر، بدون کردوکار انسان در فرم های مادی و معنوی مختلف تشکیل نمی شوند.
• وقوع زلزله، توفان، آتشفشان به بود و نبود انسان ربط تعیین کننده ای ندارد، ولی بدون حضور فعال و کوشای انسان، پدیده های اجتماعی از قبیل انقلاب، رفرم، قحطی، گرانی، گلوبالیزاسیون، استثمار، استعمار، جنگ، چپاول و غیره رخ نمی دهند.
• تاریخ و جامعه بی سوبژکت انسانی قابل تصور نیست!
• تاریخ و جامعه بدون سوبژکت انسانی، بدون نقش بازی اقشار و طبقات اجتماعی پدید نمی آید، توسعه نمی یابد.
• این حقیقت امر را می توان با شعار زیر خلاصه کرد:
• در جامعه و یا تاریخ، اوتوماتیسمی (خود به خودیتی) وجود ندارد!
• در جامعه و تاریخ، تقدیر و سرنوشتی پیشاپیش رقم نمی خورد تا بنی بشر بدان گردن نهد!
• بشر تاریخ و جامعه خود را خود می سازد، اما نه بدان سان که دلش می خواهد و میلش می کشد، بلکه بدان سان که شرایط مادی و معنوی اوبژکتیف (عینی) ایجاب می کند.
• این اما به زبان فلسفی به چه معنی است؟
• این بدان معنی است که انسان، آزاد و مختار مطلق نیست.
• این بدان معنی است که عمل انسانی در داربست دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) صورت می گیرد و می تواند صورت گیرد.
• به زبان ساده تر، انسان تاریخ خود را خود می سازد، اما با مصالح و مواد مادی و معنوی ئی که تاریخ و جامعه در اختیارش قرار می دهد.
• این به چه معنی است؟
• این بدان معنی است که انسان جامعه و تاریخ خود را با مصالح و مواد مادی و معنوی ئی می سازد که از نسل پیشین به میراث می برد.
• این بدان معنی است که آینده بر شالوده شرایط واقعا موجود ساخته می شود و نه بر شالوده تخیلات، توهمات، نیات و آرزوها.
• حق با جوانشیر است:
جوانشیر
پدیدههای اجتماعی نیز مانند پدیدههای طبیعی قرنها ست فكر دانشمندان را به خود مشغول می دارد.
پدیدههای اجتماعی نیز مانند پدیدههای طبیعی قرنها ست فكر دانشمندان را به خود مشغول می دارد.
• ولی پدیده های اجتماعی بسان پدیده های طبیعی نه فقط فکر دانشمندان را، بلکه فکر همبود انسانی را، فکر بشریت را و قبل از همه فکر توده های مولد و زحمتکش را به خود مشغول می دارند و ایدئولوگ های طبقات اجتماعی نگرانی ها، دلهره ها، نیازها و نیات مادی و معنوی جامعه و همبود را مورد تأمل قرار می دهند و تئوریزه می کنند.
• تئوری در همه فرم های خود، در واقع از پراتیک زنده زندگی نشئت می گیرد و به انعکاس، شناخت و تحول آن رهنمون می شود.
• این به زبان فلسفی به چه معنی است؟
• این بدان معنی است که میان پراتیک و تئوری رابطه دیالک تیکی ناگسستنی وجود دارد:
• تئوری از پراتیک زنده زندگی ریشه می گیرد و به تحلیل و بررسی پراتیک زندگی می پردازد و در روند مصاف دیالک تیکی با پراتیک از سوئی به محک می خورد، صحت و سقمش اثبات می شود، از سوی دیگر پراتیک را و نتیجتا جامعه و تاریخ را بکمک سوبژکت تاریخ، یعنی بطور باواسطه دگرگون می سازد و از سوی دیگر مسائل و وظایف جدیدی برای حل دریافت می کند و موضوعات جدیدی برای بررسی و تئوریزاسیون.
• ما همواره با دیالک تیک پراتیک و تئوری سر و کار داریم و این شامل حال همه فرم های تئوری می شود، از علوم ریاضی، ظبیعی تا علوم اجتماعی، از حقوق تا فلسفه، از استه تیک تا اتیک!
عناصر معنوی ـ در تحلیل نهائی ـ انعکاس عناصر مادی اند.
یعنی ما با دیالک تیک مادی و معنوی سر و کار مدام داریم.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر