ما اسلام نمی خواهیم، ما آزادی می خواهیم
جلال ایجادی
(استاد دانشگاه در فرانسه)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
1
علی کبیری
تحلیل غیر علمی از یک واقعه تاریخی
جلال ایجادی
(استاد دانشگاه در فرانسه)
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com
1
علی کبیری
تحلیل غیر علمی از یک واقعه تاریخی
• حضرت میم نون!
• چارچوب استدلال تان را تغییر داده اید.
• لطفاً استدلال اخیرتان را با استدلال قبلی برای باخته، مقایسه کنید.
• و اما درمورد استدلال اخیر شما به اینجانب، باید به عرض تان برسانم که متد تحلیل تاریخی شما در باره ی علل پیدایش مسیحیت واسلام، صد در صد اشتباه است.
• اکنون سال ها ست که تحلیل تاریخ براساس ماتریالیسم تاریخی منسوخ شده است.
• شایسته بود تا شما تحلیل تاریخی تان را با کمک از اسلوب متدیک انجام می دادید.
• نه پیدایش مسیحیت امری مترقیانه بود ونه زایش اسلام.
• پیدایش مسیحیت علت سیاسی داشت، در صورتی که زایش اسلام علت اقتصادی.
• البته نه از آن زاویه ی تنگی که شما به آن نگاه می کنید.
• ولی در پیدایش این هر دو دین، یک محرک مشترک دیده میشود و آن نقش دین یهود است
• بازهم تکرار میکنم که در جامعه ی آنروز حجاز، تعداد زیادی مسیحی و یهودی هم وجود داشتند که شما در تحلیل خودتان وجود آنها را نادیده گرفته اید.
• شما علل تغییر لحن سوره های نرمخوی مکی قرآن به سوره های تند و تیز و تهدید آمیز مدنی را در نظر نگرفته اید. قرآن بهترین مدرک برای قسمتهای مهمی از ارزیابی دنیای آنروز حجاز است.
• شش دانگ حواس شما متوجه تغییر روش برده داری قدیم به برده داری جدید برای خدمت به سیستم برده داری است.
• شما در ارزیابی تان دچار یک اشتباه فاحش شده اید.
2
میم نون
• حضرت کبیریمیم نون
• باخته انتقاداتی به پاسخ میم نون به خانم بهروزی داشت و بنا بر انتقادات ایشان که به شکل پرسش واره هائی مطرح شده بود، پاسخی داده شده بود.
• بعد شما وارد صحنه شدید و مفاهیمی را بر زبان راندید که نه ربطی به پاسخ میم نون داشتند و نه ربطی به انتقادات خانم بهروزی.
• و احتمالا خود شما معنی مفاهیم یاد شده را نمی دانید.
• شما سند می خواهید که چرا اسلام دین مدافع سیستم برده داری بوده و بیشک نمی دانید که سند یعنی چی.
• سطر سطر نوشته های میم نون سند است، ولی شما دنبال نقل قولی از مورخی خارجی می گردید.
• همین نوشته تان را به عنوان مشت نمونه خروار نگاه کنید:
ادعای اول شما
متد تحلیل تاریخی شما در باره ی علل پیدایش مسیحیت واسلام، صد در صد اشتباه است.
متد تحلیل تاریخی شما در باره ی علل پیدایش مسیحیت واسلام، صد در صد اشتباه است.
• میم نون کی و کجا متد تحلیل «تاریخی» بکار برده و یا از آن حتی اسم برده است؟
• او از متد دیالک تیکی نام برده بود.
• متد تحلیلی ئی به نام «متد تاریخی» اصلا وجود ندارد:
• در فلسفه بطور کلی دو متد اصلی بررسی بیشتر وجود ندارد:
• متد متافیزیکی
• متد دیالک تیکی
ادعای دوم شما
اکنون سال ها ست که تحلیل تاریخ براساس ماتریالیسم تاریخی منسوخ شده است.
اکنون سال ها ست که تحلیل تاریخ براساس ماتریالیسم تاریخی منسوخ شده است.
• شما لطف کنید و بفرمایید که ماتریالیسم تاریخی یعنی چه؟
• کی و به چه دلیل ماتریالیسم تاریخی بی اعتبار اعلام شده است؟
• دو دو تا چهارتا مگر می شود، به این آسانی ها منسوخ شود؟
• شما بیشک اصلا نمی دانید که ماتریالیسم تاریخی چیست و آن را حتما با تحلیل تاریخی مورد نظرتان عوضی می گیرید.
• البته عیبی ندارد، بنی بشر اگر منافع طبقاتی اش اجازه دهد و کله اش درد نگیرد، همه چیز را می تواند بیاموزد.
ادعای سوم شما
شایسته بود تا شما تحلیل تاریخی تان را با کمک از اسلوب متدیک انجام می دادید!
شایسته بود تا شما تحلیل تاریخی تان را با کمک از اسلوب متدیک انجام می دادید!
• مفهوم «اسلوب متدیک» شما سر تا پا نادرست و بی معنی است:
• اسلوب یعنی متد.
• بنابرین، «اسلوب متدیک» شما به معنی متد متدیک یا اسلوب اسلوبی خواهد بود.
• وقتی می گویند که شما معنی مفاهیمی را که بکار می برید نمی دانید، منظور همین است.
ادعای چهارم شما
نه پیدایش مسیحیت امری مترقیانه بود ونه زایش اسلام.
نه پیدایش مسیحیت امری مترقیانه بود ونه زایش اسلام.
• به چه دلیل، پیدایش دو دین بزرگ و استقبال وسیع از آندو در مقیاس جهانی، بنظر شما ارتجاعی بوده است؟
• بر اساس کدام معیار و ملاک واقعی ـ عینی چنین ادعا می کنید؟
دلیل شما
پیدایش مسیحیت علت سیاسی داشت، در صورتی که زایش اسلام علت اقتصادی!
پیدایش مسیحیت علت سیاسی داشت، در صورتی که زایش اسلام علت اقتصادی!
• اولا فرض کنیم که حق با شما ست.
• داشتن علت سیاسی و یا اقتصادی که بر ارتجاعی بودن دین و مذهبی دلیل نمی شود.
• ثانیا مگر می شود پیدایش دینی علت سیاسی و یا اقتصادی محض داشته باشد؟
• سیاست ـ حتی از دیدگاه پیامبران شما از همه رنگ ـ ریشه اقتصادی دارد و اقتصاد نمی تواند در عرصه های روبنایی از سیاست تا هنر و حقوق و مذهب و اخلاق و غیره تأثیر اعمال نکند و از آنها متقابلا تأثیر نپذیرد.
• سطر سطر نوشته های شما ناندیشیده و نسنجیده اند و فاقد ارزش و اعتبار علمی و تجربی.
• خودتان قدری باندیشید، ضرر ندارد.
3
خسرو صدری
در رابطه با مناظره!
• جناب کبیری عزیز!خسرو صدری
در رابطه با مناظره!
• روی سخن من با نگارنده مقاله بود و راستش کامنت های قبلی شما را بخاطر طولانی بودن نخوانده ام و نمی دانم که چرا پیام من توهین به آن ها محسوب شده است.
• ولی از شیوه نگارش شما و بکارگیری اصطلاحاتی چون "علم فلسفه" که فقط توسط طلاب برای مخدوش کردن مرز علم و فلسفه صورت می گیرد، حدس می زنم که احتمالا در مدارس دینی تحصیل کرده اید و شاید لمس بی واسطه ناهنجاری های این اماکن، شما را اینچنین و به حق از این جماعت منزجر کرده است.
• من بدون زورآزمایی هم خود را مغلوب و مقهور اسلام شناسی شما اعلام می دارم.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر