۱۳۹۰ اسفند ۲۴, چهارشنبه

چاله ها و چالش ها (145)

روز زن، جلوه ای از مبارزه زنان برای رهائی!
اشرف دهقانی
سرچشمه:
سایت روشنگری
http://www.roshangari.net


ایرانی
• می فرمائید:
• «ملت آلمان و ایتالیا و اسپانیا هم باید به سبب داشتن هیتلر و موسولینی و فرانکو میلیون ها بار «بی لیاقت تر» از ملت ایران قلمداد شوند!»

• مگر شما در این واقعیت شک دارید؟

• اگر شما اینچنین قلمداد نمی کنید عیب از خود شما ست.
• کسی دست و بال ملت را نبسته که بگوید «برو» و خنده استهزا آمیز سر دهد.
• این ملت اگر دست و پا بسته باشد، خودش اینچنین خواسته!
• 98 درصد رأی به حکومت اسلامی دادن آنهم پس از 1357 سال تجربه اسلامی، خود گویای همه چیز است.

• تنها و تنها انتخابی صددرصد درست و خواست ملت بود که انکارش و بی اهمیت جلوه دادنش نشانی بارز از مغلطه گری است.
• روی حرفی که زده ام، صددرصد و محکم ایستاده ام.
• و این ملت حکومت خواست خودش را دارد و اجرای قوانین اسلام را می خواهد، نوش جانش تا کور شود چشم حسود.


حسن

• با سلام بر ایرانی عزیز

• قبل از همه، این حق هرکس است که مثل شما روی موضع فکری خود پافشاری کند.

• چرا؟

• برای اینکه موضع فکری هر کس ـ در تحلیل نهائی ـ انعکاس موضع طبقاتی او ست:
• (وجود اجتماعی ـ در تحلیل نهائی ـ تعیین کننده شعور اجتماعی است!)

• دموکراسی و حقوق اولیه بشر نیز همین را طلب می کند:

• آزادی بیان و انتخاب و غیره را.

• اما تئوری شما به دلایل زیر نادرست است:
1

• حسن دلایلی را شتابزده برشمرد و شما متأسفانه نتوانستید و یا نخواستید که بدقت بخوانید و پس از خواندن واپسین دلیل او به پاسخ برخاستید.
• عیب ندارد.
• این هم حق هرکس است که از دادن پاسخ مستدل طفره رود.

2

• ولی چون سطر آخر نوشته حسن بیچاره را خوانده اید، بپاس همین زحمت تان باید استدلال اخیرتان را مورد تأمل قرار دهد:
• «این ملت اگر دست و پا بسته باشد خودش اینچنین خواسته !!! 98 درصد رای به حکومت اسلامی دادن آنهم پس از 1357 سال تجربه اسلامی ، خود گویای همه چیز است.»

3
• مسئله به این سادگی ها نیست:
الف

• اولا انتخابات چه بسا اصلا انتخابات به معنی واقعی کلمه نیستند، فریب ظواهر چیزها را نباید خورد.

ب

• ثانیا توده ها پس از قبضه ماشین دولتی از طرف طبقه ای، بوسیله رسانه های سنتی و مدرن (رادیو، مطبوعات، سخنرانی ها، منابر و روضه خوانی ها و غیره) تسخیر شده، زیر بمباردمان تحمیق قرار می گیرند و بنا بر ناآگاهی موجود، دعاوی و وعده ها و وعیدهای تازه به قدرت رسیدگان را می پذیرند و یا بی طرف می مانند.

ت

• ثالثا توده ها به هنگام انتخابات به مقایسه حتی المقدور آلترناتیوها دست می زنند.
• به هنگام انتخاب فوندامنتالیسم به رهبری روح الله آلترناتیوها از چه قرار بودند؟

1

• بزرگترین رقیب فوندامنتالیسم روح الله، فوندامنتالیسم مسعود الله و موسی کلیم الله بود که نه تنها سازمانی تا مغز استخوان تروریستی بود، بلکه بمراتب عقب مانده تر و توده بیگانه تر از روحانیت بود.

2

• فدائیان به قول یکی از رهبران آن، ده هزار نفر هوادار داشتند و کله ای خالی از دانش و تجربه.

3

• اعتبار حزب توده پس از بیست و پنج سال بمباردمان آنتی کمونیستی مستمر و بی امان از همه طرف تخریب شده بود و چیز بدرد بخوری در چنته رهبری اش نبود.

4

• همه از دم آمدند و ضمن تعریف خود نشان دادند که همه چیز دارند، به غیر از آنچه که توده لازم دارند.
• مثلا سخنان کشتگر پشتکرده به دوربین، سخنان طبری و غیره را مرور کنید.

5

• رابعا، آگاهی خود به خودی و اوتوماتیک وجود ندارد.

• آگاهی غریزه نیست که مادر زادی باشد.


• آگاهی باید از برون بوسیله ارواح جامعه به درون توده برود، خواه از نوع منفی و خردستیزش (مثل تئوری منحط شما) و خواه از نوع مثبت و خردگرایش.


الف


• وقتی ارواح جامعه، خود قبل از توده، تشنه و گرسنه و محتاج جدی آگاهی باشند، توده ها چاره دیگری جز پناه بردن به انچه که در طول قرون در ضمیرشان ته نشین شده، پیدا نمی کنند.

• این روند قانونمند هم در مورد مردم ایران مصداق دارد و هم در مورد مردم آلمان و ایتالیا و غیره!


ب

• نه بدون نیچه و هایدگر و یاسپرس و اگزیستانسیالیسم آلمانی، ناسیونال ـ سوسیالیسم به آسانی مقبولیت کسب می کرد و نه بدون فلاسفه و ارواح فاشیست ایتالیا و تبلیغات مستمر درازمدت آنها، فاشیسم و نه بدون آنتی کمونیسم پیگیر و خونین ارتجاع فئودالی ـ بورژوائی و مذهبی ـ پهلوی، فوندامنتالیسم که همشیره فاشیسم است.

6

• خامسا ساده کردن مسائل فقط به لاینحل گشتن آنها منجر می شود.
• شما معلول (ناآگاهی توده ها) را آگاهانه می چسبید و علت را فراموش می کند.

• این شیوه تفکر نادرستی است و ارزش علمی و تجربی ندارد.

• بدین طریق یافتن راه حل برای نسل آینده دشوارتر می گردد و بدتر از آن، چه بسا توده ستیزی و نفرت فاشیستی به توده زحمتکش اشاعه می یابد.

7

• سادسا من با یکی از همفکران شما بحث مختصری داشتم و متوجه شدم که خود با مذهب ستیزی عریان و لگامگسیخته، طرفدار نیچه و فاشیسم و غیره است.

8

• و بالاخره اینکه ملت ایران و یا آلمان و ایتالیا و غیره پرورندگان سعدی ها، ارانی ها، روزبه ها، تیزابی ها، کانت ها، هگل ها، مارکس ها و غیره بوده اند.
• اگر ارانی و روزبه و تیزابی در مبارزه طبقاتی غلبه می کردند، آنوقت لیاقت غول آسای توده هویدا می گشت و تئوری فئودالی ـ امپریالیستی منحط شما عملا رسوا و ورشکست می گردید!

• یادآوری چند نکته شاید لازم باشد:

الف

• فراموش نباید کرد که سازندگان و لذا صاحبان اصلی هر جامعه، توده ها هستند و نه مشتی پرمدعا از قبیل حسن و حسین!

ب

• توده های مولد و زحمتکش درست به همین دلیل که سازندگان جامعه و جهان و صاحبان اصلی آن اند، حق دارند که هر کس را که دل شان خواست، انتخاب بکنند و یا نگنند.

ت

• تعیین تکلیف برای توده ها نه معقول است و نه گوش شنوا دارد.

پ

• تنها کاری که طرفداران پیشرفت اجتماعی می توانند انجام دهند، روشنگری خیر خواهانه و علمی تودها ست.

ث

• آنهم نه همراه با با تحقیر مولدان «بی همه چیز» همه چیز هستی اجتماعی، بلکه با هومانیسم، قدردانی و سپاسگزاری از آنها، با جلب اعتماد تدریجی و تجربی آنها.

ج

• پیشاهنگان همین فوندامنتالیسم ـ علیرغم موضع فکری همانند با شما ـ سال ها قبل از پیروزی، هر دهقانی را به هنگام ساختن کلبه اش، در کار گل یاری عملی می کردند.
• پیروزی آنها ساده به دست نیامده است.
ح

• برای این پیروزی کار تبلیغی و تهییجی و اعتمادجوئی چندین ساله مستمر صورت گرفته است.

خ

• دهها سال آزگار بوسیله روشنفکران مرتجع از قبیل شریعتی، جلال آل احمد و غیره از سوئی و روحانیت سنتی و «مدرن» از سوی دیگر، اوتوپی مذهبی دیرآشنای نوسازی شده وسیعا تبلیغ گشته است.
• حتی فرح پهلوی در تلویزیون آلمان از توهم دربار نسبت به «عدل علی»، پس از روی کار آمدن روح الله سخن می گوید.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر