• در عرصه های دیگر مثلا در مورد متد تلخیصی و یا متد تاریخی نمایندگان جهان بینی های ایدئالیستی و یا متافیزیکی علیرغم تلاش وافر و علیرغم اجبار ناشی از حوایج توسعه علوم نتوانستند به معارفی دست یابند که با سطح توسعه متد اصول بدیهی حتی قرابت نا چیزی داشته باشند.
18
• کسی که فرد ایزوله شده را بمثابه سوبژکت شناخت می پندارد، کسی که وجود قانونمندی های عیی ـ واقعی را پیش شرط قرار نمی دهد، کسی که مفهوم مارکسیستی پراتیک را در اختیار ندارد، بدون تردید به نظرات اشتباه آمیز در باره جریان شناخت و لذا در باره متدهای لازم جهت کسب معارف خواهد رسید.
19
• به عبارت دیگر، موفقیت بررسی های متدئولوژیکی تنها زمانی تضمین می شود که فلسفه مارکسیستی مبنای کار قرار داده شود.
20
• برعکس درک ساده لوحانه مبنی بر این که در اختیار داشتن حقیقت در قالب یک تئوری بمعنی داشتن یک متد مناسب و نیل به حل همه مسائل متدئولوژیکی است، باید اذعان کرد که در این مورد نیز ما محتاج کار بنیادی تر و شاید هم طولانی تر خواهیم بود تا به حل مسائل بیشمار مقدماتی متدئولوژی نایل آییم و متدهای مورد نیاز علوم را به سطح توسعه معینی ارتقا دهیم.
21
• متدئولوژی در رابطه تنگاتنگی با تئوری شناخت قرار دارد.
22
• تئوری شناخت بخشی از مقدمات عام فلسفی را در اختیار متدئولوژی قرار می دهد.
23
• اگر متدئولوژی تز تئوری شناخت مارکسیستی موسوم به «قابل شناسائی بودن جهان» را نپذیرد، هر نوع کاری در این زمینه بیهوده خواهد بود.
• مراجعه کنید به اصل قابل شناسائی بودن جهان، تئوری شناخت
24
• انواع دیگر احکام تئوری شناخت مواد و مصالح لازم برای تشکیل مستقیم متدها را در اختیار متدئولوژی قرار می دهند.
25
• متدئولوژی از احکام تئوری شناخت راجع به چند و چون پیشرفت شناخت و راجع به منابع، نیروهای محرکه و معیارهای آن به کسب قواعدی در باره شیوه عمل جهت کسب شناخت و کنترل صحت و سقم آن نایل می آید.
26
• منطق دیالک تیکی و منطق صوری پایه های مهم متدهای فکری و بویژه متدهای زیرین را تشکیل می دهند:
الف
• متد تلخیصیب
• متد استقرائیت
• متد تعریفپ
• متد طبقه بندیث
• متد مفهوم سازیج
• انتزاعح
• توضیحخ
• تا حدود معینی هم متدهای سمیوتیکید
• و تحلیل زبانذ
• و ترکیب زبان27
• متدئولوژی در آینده ـ قبل از همه ـ به پشتیبانی منطق دیالک تیکی نیاز خواهد داشت تا بتواند به توسعه متدهای مبتنی بر روابط اینتن سیونال و متدهائی که درراستای روابط اینتن سیونال عمل می کنند، نایل آید.
28
• ریاضیات و سیبرنتیک از علومی اند که در رابطه تنگاتنگی با متدئولوژی قرار دارند.
29
• این پیوند ظاهرا در دوره ای است که در بسیاری ازعلوم روندی قوام می گیرد که (اگر هم بطور نا دقیق) «ریاضی سازی» (مته ماتیزاسیون) نامیده می شود.
30
• منظور از«ریاضی سازی» عبارت است از گذار از متدهای رایج در ریاضیات، سیبرنتیک و منطق به علوم زیرین:
الف
• جامعه شناسیب
• اقتصادت
• اخلاقپ
• روان شناسیث
• علم زبانج
• علم ادبیات31
• متدئولوژی عمومی اما برای علوم دیگر نیز بمثابه حامل ساده نسخه های از پیش آماده نیست.
32
• هر علم منفردی مسائل متدئولوژیکی خاص خود را دارد.
33
• هر علم منفردی متدهائی را در مورد موضوع خود، تئوری خود و زبان خود بکار می برد.
34
• هر علم منفردی در عرصه مربوط به خود بلحاظ متدئولوژیکی با ایدئالیسم و متافیزیک برخورد می کند.
35
• به محض این که این بخش متدئولوژیکی هر علم به سطح توسعه معینی ارتقا یافت، می توان در مغایرت با متدئولوژی عمومی از یک متدئولوژی خاص و از یک متدئولوژی عام معین سخن گفت.
36
• متدئولوژی هر علم عبارت است از تئوری متدهای مورد استفاده بوسیله آن علم، با توجه به خودویژگی استعمال آن در این علم و بوسیله این علم.
37
متدیک هر علم
متدیک هر علم
• سیستم متدهای مورد استفاده در هر علم و بوسیله هر علم متدیک این علم را تشکیل می دهد.
38
• متدئولوژی ها و متدیک های علوم منفرد از منابع لازم برای متدئولوژی عام اند:
• متدئولوژی عام می تواند مواد و مصالح مورد نیاز خود را از آنها (متدئولوژی ها و متدیک های علوم منفرد) تأمین کند.
39
• متدئولوژی عام دستاوردهای علوم منفرد را در خود جذب می کند، حتی المقدور مورد حلاجی و تعمیم قرار می دهد، به توضیح مسائل اصلی می پردازد و در ضمن متدیک های علوم منفرد را غنا می بخشد.
40
• وظایف متدئولوژی عام فقط وظایفی نیستند که از سطح توسعه پراتیک اجتماعی و نیازهای پراتیک اجتماعی به علوم مختلف نشأت می گیرند، بلکه علاوه بر آن برنامه ریزی و هدایت توسعه جامعه در راستای سیستم پیشرفته سوسیالیستی به تدوین مستقیم متدهای مستدل علمی جدید از متدئولوژی عام نیاز دارد و حل مسائل متدئولوژیکی بیشماری در عرصه های زیر را از آن انتظار دارد:
الف
• در عرصه های اقتصادیب
• در عرصه های حقوقیت
• در عرصه های اخلاقیپ
• در عرصه های ایدئولوژیکیث
• در عرصه های فرهنگی• مراجعه کنید به متد
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر