پیش از مارس به برهه زمانی از کنگره وین (1815)، و یا انقلاب ژوئیه فرانسه (1830) تا انقلاب مارس (1848 ـ 1849) اطلاق می شود که با جریانات انقلابی در آلمان نیز همراه بوده است.
پیش از مارس تاریخ هنر، ادبیات و فرهنگ خاص خود را دارد.
در تاریخ سیاست از رستاوراسیون (برگشت به مناسبات ماقبل) سخن می رود.
پروفسور هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطان پور
پیش از مارس تاریخ هنر، ادبیات و فرهنگ خاص خود را دارد.
در تاریخ سیاست از رستاوراسیون (برگشت به مناسبات ماقبل) سخن می رود.
پروفسور هانس هاینتس هولتس
برگردان یدالله سلطان پور
1
«تخمیر چشمگیر بود!»
یوهان نستروی
«تخمیر چشمگیر بود!»
یوهان نستروی
• شکی نیست که تئوری در مبادله فکری مادام العمر میان مارکس و انگلس توسعه یافته است.
• انگلس در این میان، دایرة المعارفی از دانش در اختیار داشته و بیشک در اختیار مارکس قرار داده است.
• مارکس اطلاعات بیشمار دیگری را نیز از انگلس دریافت کرده است:
1
• معارف (شناخت های) پیوندهای تاریخی را2
• معارف تحقیقات علوم طبیعی را3
• منابع و مآخذ زبانشناسی را4
• و غیره را• نامه های انگلس گنجینه ای برای آشنائی با سطح توسعه علمی در آن زمان و دورنمای فراتر رونده آتی اند.
• اما آنچه که مارکس و انگلس را به سیمبیوز (همزیستی مفید به هر دو طرف) سوق داده، چیزی فراتر از حاصلخیزسازی متقابل مزرع فکری صرف بوده است.
• چیزی فراتر از همنظری و همفکری خودپو در ارزیابی اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعی مربوطه بوده است.
• زمانی که این دو دانشمند جوان به هم رسیدند، هر دو از عظمت و قوه تبیینی سیستم هگل به وجد آمده بودند و هر دو از محدودیت سیستم مبتنی بر درک جهان در فرم مفهوم هگل ناخشنود بودند.
• آنها ـ از جمله در مطالبات هگلیانیست های جوان ـ می دیدند که محتوای سیاسی مفهوم (که در سیستم هگل رواج فراگیر داشت) باید چنان تغییر یابد که به محتوای عملی ـ سیاسی، یعنی انقلابی بدل شود.
• مارکس و انگلس با توجه به ذلت توده های مردم در جامعه بورژوائی که در آلمان آن زمان کماکان با تداوم فرم های حاکمیت فئودالی گره خورده بود، هم بلحاظ عاطفی ـ احساسی و هم بلحاظ فکری از این ایده سرشار بودند که انقلاب ضرورت بی چون و چرا دارد.
• نوشته انگلس راجع به «وضع طبقه کارگر در انگلستان» و مقاله مارکس راجع به «چوبدزدی» از خشم خروشان آندو بر ضد انسان ستیزی سیستم حکایت می کنند.
• هرگز نباید تصور کرد که این حساسیت سوزان در طول دهه ها کار خشک علمی سرد گشته باشد.
• این حساسیت سوزان فقط از فرم برانگیختگی جوانانه، فرم خشم خروشانی را به خود گرفته است که به جای اعتراض خودپو و بی برنامه، عمل متدمند را ضرور می داند.
یوهان نستروی (1801 ـ 1862)
هنرپیشه، خواننده، نمایشنامه نویس، طنز پرداز اطریشی
مؤلف آثار لا تحد و لا تحسی
• در دوره مووسم به «پیش از مارس» بود که یوهان نستروی نوشت:
• «تخمیر چشمگیر بود!
• قیل و قال روشنفکران قهوه خانه ای، دیگر برای مارکس و انگلس جاذبه ای نداشت، قیل و قال روشنفکرانی که یکی از تاریخ جهان، اندکی بهتر از دیگری می فهمید، و هیچ یک تمامت تاریخ جهان را نمی فهمید.
• بداندیشی و بی لیاقتی در رهنمائی به عمل سیاسی سبب شده بود که قیل و قال ها بی ربط به واقعیت سیاسی صورت گیرند.
• کارل و فریدریش گرد هم آمدند و بی تابانه به انتقاد از چپ هائی پرداختند که قادر به گذر از عالم حرف به خطه عمل نبودند.
• زیرا که واژه ها قادر به درک امور نبودند.
• نتیجه این انتقاد عبارت بود از
1
• «خانواده مقدس»2
ایدئولوژی آلمانی
اثری از ویلهلم فون کاولباخ
• «ایدئولوژیی آلمانی»اثری از ویلهلم فون کاولباخ
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر