دکتر هانس پطر بره نربرگردان شین میم شین
4
اسطوره سازی
• همانطور که برنهارد فون موتیوس در اثر خود تحت عنوان «افسانه روزا لوکزمبورگ» می نویسد:
• «در چاش و کشمکش ایدئولوژیکی میان مارکسیسم ـ لنینیسم انقلابی (که در حزب کمونیست ها تجسم می یابد) و مدافعین ایدئولوژیکی سیستم کاپیتالیستی استثمار (در انواع و اقسام مختلفش) ما با فونکسیونالیزاسیون افسانه روزا لوکزمبورگ سر و کار داریم.»
• (برنهارد فون موتیوس، «افسانه روزا لوکزمبورگ»، جلد 1، 1978)
• این افسانه سازی بلافاصله پس از مرگ روزا لوکزمبورگ به راه افتاد و قبل از همه به سلاخی جمله ای از او پرداخته شد که شهرت جهانی کسب کرده است.
• این جمله را روزا لوکزمبورگ در مطلبی تحت عنوان «راجع به انقلاب روس» در زمینه ابراز نظر شخصی نوشته، آنهم زیر آواری از اطلاعات.
• این نوشته به اولین فاز انقلاب اکتبر روس مربوط می شود و در زندان شهر رونکه در بهار سال 1918 به تحریر در آمده، آنهم نه به قصد انتشار.
• اگر کسی کپی این نوشته را ببیند، در می یابد که این تذکر حاشیه ای روزا لوکزمبورگ در اغتشاش حاکم بر متن این نوشته از چه نقش نازلی برخوردار بوده و خود متن بازتاب دو دلی و تردید نویسنده محبوس آن بوده است.
• (مراجعه کنید به فکسیمیله، «بیوگرافی روزا لوکزمبورگ»، ص 340 ـ 341)
• برنهارد فون موتیوس در باره این جمله افسانه ساز می نویسد:
• جمله «آزادی همواره عبارت است از آزادی دگراندیشان!» اهمیت تاریخی کسب کرده است:
• این جمله نه فی نفسه و خام و بی پیوند، بلکه در فرم های زیر به خدمت گرفته می شود:
• بر ضد لنین، بلشویسم و کمونیسم به اصطلاح «استبدادی»
• به عنوان فراخوانی آزادیخواهانه بر ضد سوسیالیسم «خشن»، «قهرآمیز»، «دولتگرا» و «سانترالیستی» (تمرکزطلب)
• به عنوان بیانگر مارکسیسم خلاق و بر ضد «ارتودوکسی جزمگرا»
• به عنوان دعای صبحگاهی که بر لب رانده شود و گردن مزاحم آزادی دگراندیشان بر کنده خونین صاف و طعمه تبر گردد.
• به عنوان عبارتی که در روزگار بحران در نشست شورای نظارت کارخانه تلاوت شود و ببرکتش اخراج دسته جمعی کارگران توجیه گردد.
• به عنوان حکمی که بتوان با تأسف و دریغ بر لب راند و در آن واحد از آن به عنوان دلیل، سوء استفاده کرد و اعلام داشت که از روزا لوکزمبورگ باید سلب ازادی شود و به زندان افتد، زیرا که انقلاب او آزادی طرفداران آزادی استثمار انسان بوسیله انسان را به خطر انداخته است.
• با عبارت «آزادی همواره عبارت است از آزادی دگراندیشان!» هر کار دلبخواهی می توان انجام داد و نتیجتا این جمله نمی تواند آزادی میلیون ها انسان را که هر روزه نیروی کار خود را به بازار می برند ـ حتی ـ وجبی به پیش برد!»
• آنچه که تازگی دارد، این است که اکنون ظاهرا اعضای «استوار» حزب کمونیست آلمان نیز با شنیدن مکرر این جمله در پیله تردید گرفتار آمده اند.
• آنها اما باید حداقل بدانند که هدف از تجلیل ریاکارانه از روزا لوکزمبورگ به چه نیت باطنی است.
• مؤلف بیوگرافی مختصر جدید روزا لوکزمبورگ به نام یورن شوت رومپف در نوشته خویش این حقیقت امر را با صراحت بر زبان می راند:
• «رهاسازی با وسایل و متدهای ضد رهاسازی، یعنی طرح سیاسی لنینیستی برای روزا لوکزمبورگ به معنی وارد شدن به میدان عمل سیاسی بوده است!»
• (یورن شوت رومپف، «آزادی دگر اندیشان»)
5
گسستی با لنین هرگز در میان نبوده است!
گسستی با لنین هرگز در میان نبوده است!
معمای اول
• حدس بزنید که فراز زیر متعلق به چه کسی می تواند باشد؟
• «مسئله منبعث از تاریخ در دستور کار روز از قرار زیر است:
• یا دموکراسی بورژوائی و یا دموکراسی سوسیالیستی!
• برای اینکه دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از دموکراسی به معنای سوسیالیستی آن!
• دیکتاتوری پرولتاریا ـ بر خلاف تحریفات آگاهانه عوامل سودپرست کاپیتالیستی ـ نه به معنی توسل به بمب، کودتا، بلبشو، آنارشی و هرج و مرج، بلکه به معنی استفاده از کلیه امکانات سیاسی است، برای تحقق بخشیدن به سوسیالیسم، برای سلب مالکیت از طبقه سرمایه دار، برای دفاع از منافع اکثریت انقلابی پرولتاریا و به خواست و اراده پرولتاریا، یعنی بنا بر روح دموکراسی سوسیالیستی!»
• نویسنده این فراز کی می تواند باشد؟
• نویسنده این فراز شخص شخیص روزا لوکزمبورگ است و این فراز در سرمقاله ای از او در روزنامه «پرچم سرخ» در تاریخ 20 نوامبر 1918، بلافاصله پس از شروع انقلاب نوامبر آلمان منتشر شده است.
• (روزا لوکزمبورگ، «گردهمائی ملی»، مجموعه آثار، جلد 4، ص 409)
معمای دوم
• حدس بزنید که چه کسی می تواند موضع زیر را نمایندگی کند؟
• «دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از فرم خاص اتحاد طبقاتی میان پرولتاریا به مثابه پیشاهنگ زحمتکشان و اقشار غیر پرولتری بیشمار زحمتکشان:
• خرده بورژوازی
• خرده مالکان
• دهقانان
• روشنفکران
• و غیره.
• دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از فرم خاص اتحاد طبقاتی بر ضد سرمایه، برای سرنگون سازی بی کم و کسر حاکمیت سرمایه، برای درهم شکستن مقاومت بورژوازی و برای جلوگیری از اقدامات آن در جهت احیای مناسبات پیشین، برای نیل قطعی و حتمی به سوسیالیسم و تحکیم آن.»
• این موضعگیری بنیادی ولادیمیر لنین است راجع به مسئله قهر انقلابی و قدرت سیاسی طبقه کارگر.
• (لنین، مقدمه ای بر نوشته «فریب خلق با دادن شعارهای گونه گون»، کلیات لنین، جلد 29، ص 369)
• این فراز از همان ولادیمیر لنینی است که به ادعای مبلغین سرمایه، «فقط قدرت سرش می شود و نه قانون!»
• این فراز از همان ولادیمیر لنینی است که صریحا اعلام می دارد که دموکراسی پرولتری ـ سوسیالیستی در مقایسه با جامعه استثمارگران بنا بر قواعد و قوانین دیگری تشکیل می گردد.
از کدامین اختلاف نظر بنیادی میان روزا لوکزمبورگ و لنین سخن در میان است؟
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر