• انقلاب فنی عبارت است از انقلاب در نحوه و نوع تحقق آگاهانه و برنامه ریزی شده تأثیرگذاری هدفمند مادی بر موضوع کار از طریق عمل مشترک اعضای کار انسان با وسایل فنی کار که در توسعه کلی روند کار پدید آمده است.
• انقلاب فنی بر مبنای استفاده از نوع بطور بنیادی نوینی از وسایل فنی کار تشکیل می گردد، نوعی نوینی از وسایل کار که عملیات معین و بنیادی برای کار ـ بمثابه کل ـ را تقبل می کند و با اثربخشی و راندمان بمرابت بیشتر از اعضای کار انسانی انجام می دهد و بدین طریق، در روند کار ـ بمثابه یک سیستم پویا ـ با توجه به فونکسیون انسان و در اثرگذاری های او بر نوع سازمان اجتماعی تولید تحولی ایجاد می کند.
• مراجعه کنید به تکنیک و یا فن
• در نتیجه، مرحله عالی تری از تسلط انسان بر قوای طبیعی و استفاده از آنها، بویژه با استفاده از علم برای تهیه این تکنیک (فن) پدید می آید.
• بدین طریق، خصلت، فونکسیون و جایگاه کار انسانی در روند کار توسعه بیشتری می یابد.
• امکانات و ضرورت های کیفی جدیدی برای توسعه بیشتر بقیه وسایل تولید، سازمان و اداره تولید، پژوهش علمی و امور آموزشی ـ و تحت شرایط خاصی ـ کل سیستم اقتصادی فرماسیون اجتماعی مورد نظر، به انضمام مناسبات مالکیت بر وسایل تولید ـ که عنصر اصلی زیر بنای جامعه محسوب می شود ـ پدید می آیند. (انقلاب اجتماعی ـ اقتصادی)
• دامنه و سمت و سوی تأثیرگذاری های انقلابات فنی مختلف بر روند بلاواسطه تولید و یا بطور مستقیم بر کل سیستم اجتماعی، بنا بر محتوا، نقش فونکسیونال در کل روند کار و وزن اقتصادی تکنیک جدیدی که بمثابه نوع فونکسیونال بر عملیات کاری تعیین کننده معین بمثابه کل مربوط می شود، بسیار متفاوت است و نباید با تأثیرات اجتماعی مستمر پیشرفت علمی ـ فنی یکسان تلقی شود.
• هر انقلاب فنی تحت شرایط تاریخی مشخص انجام می یابد.
• علل اقتصادی آن، نیروهای محرکه، فرم ها و و سایل، تأثیرات آن بر جایگاه اقتصادی و اجتماعی زحمتکشان، سرعت آن، کمال و تأثیرگذاری آن همواره بوسیله خصلت فرماسیون اجتماعی مورد نظر تعیین می شود.
• گروهی از انقلابات فنی از سلسله مراتب قانونمند برخوردارند.
• از آن جمله اند، دو نوع بلحاظ تاریخی بسیار بارز زیر که در «انقلاب صنعتی» قرن هجدهم و در «انقلاب علمی ـ فنی» معاصر وجود دارند:
1
انقلاب فنی نوع اول
انقلاب فنی نوع اول
ماشین کار
• انقلاب فنی نوع اول عبارت است از استفاده از ماشین کار (با نیروی محرکه انسانی و یا طبیعی)، که انجام عملیات ابزاری دست انسانی را به عهده می گیرند و بنا بر قوانین مکانیک عمل می کنند، برای مثال، دستگاه ریسندگی و چرخ خیاطی.
• (مارکس و انگلس 23، 394، 406)
2
انقلاب فنی نوع دوم
انقلاب فنی نوع دوم
• انقلاب فنی نوع دوم عبارت است از استفاده از نیروی محرکه فنی و ماشین انرژی:
• برای مثال، ماشین بخار.
• در مورد دوم، مسئله امروز عبارت است از تحقق فنی تصمیمات هدایتی و تنظیمی در بکار انداختن ماشین ها و دستگاه هائی که تحت عنوان «اوتوماتیزاسیون بغرنج» مورد استفاده قرار می گیرند و تا کنون بوسیله مغز ـ بمثابه بنیادی ترین فونکسیون کار عملی ـ انجام گرفته است.
• مبانی تئوریکی این بخش را رشته های علمی زیر عرضه می کنند:
1
• سیبرنتیک:
• بویژه تئوری هدایت،
• تئوری تنظیم و
• اطلاعتئوری
2
• منطق.
3
• ریاضیات:
• مثلا تئوری اوتومات های انتزاعی
4
• روانشناسی مهندسی.
• فیزیک، الکترونیک، تکنیک حلاجی داتاها و ساخت ابزاری که مواد ساختمانی و یا عناصر ساختمانی و و حاملین ابزاری را هدایت می کنند.
• در نتیجه هر انقلاب فنی، رشته های پیوند میان فونکسیون های کاری معینی با فونکسیون ارگانیکی (یعنی شیوه های فونکسیون بطور فیزیولوژیکی و پسیکولوژیکی تعیینگشته و محدود اعضای طبیعی انسان) قطع می شود و فونکسیون های کاری یاد شده آزاد می گردند.
• بدین طریق، امکان آن فراهم می آید که در تشکیل تکنیک جدید، به جای اعضای کار انسان، علم بمثابه «نیروی مولده بیواسطه» مورد استفاده قرار گیرد.
• در نتیجه، سطح عالی تر استفاده آگاهانه از قوای طبیعی و تابع سازی آنها به اهداف انسانی امکان پذیر می گردد.
• اما همزمان، شرایط، امکانات و مطالبات کیفیتا نوینی هم در زمینه توسعه بیشتر دیگر وسایل تولید و هم قبل از همه، در زمینه لیاقت و توانائی های کاری انسان در تسلط بر این نوع فونکسیون جدید وسیله کار فراهم می آیند.
• زیرا اکنون «آنچه که کارگر بطور بیواسطه تحت سلطه خویش می گیرد، رام خویش می سازد، نه موضوع کار (مواد خام و اولیه)، بلکه وسیله کار است.»
• (مارکس و انگلس 23، 194)
• به عبارت دیگر، کارگر اکنون با این موضوع جدید کار در تأثیر متقابل فونکسیونی مستقیم قرار می گیرد.
• این روند، بویژه به توسعه سیستم انسان ـ ماشین در روند کار منجر می شود.
• مثلا گذار به ماشین محرکه فنی (ماشین بخار) ـ بمثابه یک انقلاب فنی که به انقلاب صنعتی منتهی می شود ـ سبب بزرگتر و سریعتر شدن ماشین های کار و همچنین خود ابزار ـ آلات می شود.
• (مارکس و انگلس 23، 396)
• آنگاه به مواد کمکی جدیدی از قبیل ذغال سنگ و آب و بعدها به منابع انرژی و وسایل انتقال انرژی نیاز می افتد.
• این امر اما ـ همزمان ـ انتظارات کیفی جدیدی از کارآئی و فونکسیون انسان در زمینه به راه انداختن این سیستم ماشینی پدید می آورد، که به مراقبت و نگه داری از ماشین آلات، برنامه ریزی فکری (تجربه، دانش، مهارت و تردستی) و هدایت ماشین ها مربوط می شود.
• بنابرین، انقلابات فنی بطور مستقیم، بنیان مادی و قانونمندی عام توسعه را هم برای بسط و گسترش فونکسیون علم ـ بمثابه نیروی مولده بیواسطه ـ و هم بطور غیرمستقیم، از طریق تأثیرات شان بر سیستم کلی وسایل کار و موضوعات کار (مثلا مواد کار)، برای روند بغرنج، مستمر و چه بسا به شیوه خویش موقتا انقلابی پیشرفت علمی ـ فنی تشکیل می دهند.
• البته هرگز نباید پیشرفت علمی ـ فنی یاد شده را با نقش و محتوای انقلابات فنی یکسان تلقی کرد.
• با تشکیل پایه مادی ـ فنی جدید روند کار، که در نتیجه یک انقلاب فنی پدید می آید، در موارد معینی، کیفیت جدیدی در خصلت نیروهای مولده ایجاد می شود که بطور قانونمند بر مناسبات تولیدی اثر می گذارد.
• (میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی رابطه دیالک تیکی محتوا و فرم بر قرار است.
• از این رو، تغییر محتوا (نیروهای مولده) نمی تواند بر فرم (مناسبات تولیدی) بی تأثیر بماند. مترجم)
• بدین طریق، نه تنها ساختار داخلی روند کار تغییر می یابد، بلکه علاوه بر آن، تقسیم اجتماعی کار، روابط اقتصادی انسان ها و سرانجام مناسبات مالکیت بر وسایل تولید تحت تأثیر قرار می گیرند.
• آنسان که رابطه متقابل معینی با انقلاب اجتماعی ـ اقتصادی برقرار می شود.
• زیرا همانطور که مارکس متذکر می شود، «دوران های اقتصادی نه بوسیله آنچه که تولید می شود، بلکه بوسیله آن، که چگونه تولید می شود و با کدامین وسایل کار تولید می شود، از همدیگر متمایز می گردند.»
• (مارکس و انگلس 23، 195)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر