۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

دیالک تیک منفرد (خاص) و عام (4)

ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

عام
پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

I
عام در ایدئالیسم ذهنی

جورج برکلی (1685 ـ 1753)
اسقف، تئولوگ، امپیریست و فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی
مؤسس ایدئالیسم ذهنی

• در نظریات برکلی، گرایش نومینالیستی با سنسوئالیسم (حس گرائی) ایدئالیسم ذهنی همبستر می شود:
• برکلی وجود مفاهیم عام را بی چون و چرا انکار می کند و تنها به وجود اشیاء منفرد (البته به عنوان ترکیبی از احساسات منفرد) اذعان می نماید.

II
عام در مکتب راسیونالیسم

• راسیونالیسم معرفتی ـ نظری برخلاف سنسوئالیسم (حس گرائی) و امپیریسم (تجربه گرائی) برای عام نقش تعیین کننده قائل می شود و بر آن است که کلیه اشیاء منفرد را می توان از عام استنتاج کرد.
• راسیونالیسم نقش خرد، یعنی تفکر تئوریکی (نظری) را برای شناخت عام مورد تأکید قرار می دهد، ولی برای حواس به عنوان سرچشمه شناخت عام از طریق بررسی اشیاء منفرد نقشی قائل نمی شود.

1
عام در مکتب لایب نیتس

گوتفرید ویلهلم لایب نیتس (1646 ـ 1716)
فیلسوف، دانشمند، ریاضی دان، دیپلومات، فیزیکدان، مورخ، سیاستمدار، کتاب شناس و دکتر در حقوق دنیوی و کلیسائی
ایدئالیست عینی
روح یونیورسال زمانه خویش

• بدین طریق است که منادهای فکری لایب نیتس جهان را نه بکمک درک حسی، بلکه در روند حرکت و رشد مستقل خود ادراک می کنند.

• مراجعه کنید به امپیریسم، سنسوئالیسم، راسیونالیسم

2
عام در مکتب اسپینوزا

بنه دیکتوس اسپینوزا (1632 ـ 1677)
فیلسوف هلندی، مؤسس راسیونالیسم و انتقاد مدرن از انجیل

• در حالی که اسپینوزا منفرد را ـ بدون اذعان به رابطه متقابل آن با عام، یعنی تک و تنها ـ درمقابل عام قرار می دهد و مدعی می شود که گویا منفرد از منفرد و عام از عام پدید می آید، کانت به رابطه ناگزیر میان منفرد و عام پافشاری می کند و اعلام می دارد که نظر (منفرد) بدون مفاهیم (عام) کور است و مفاهیم بدون نظر توخالی اند.

• مراجعه کنید به کریتیسیسم

3
عام در مکتب کانت

• اما علیرغم این، نطفه دیالک تیکی راه حل کانت ماهیتا غیردیالک تیکی می ماند.
• او میان عام تجربی که محصول انتزاع از منفردهای محسوس است و عام واقعی که گویا مستقل از هرگونه تجربه بشری است، فرق می گذارد.

• عام واقعی بنظر او نه درجهان محسوس پدیده ها و اشیاء منفرد بلکه به صورت مفاهیم سوبژکتیف (مقوله ها) قبل از هرگونه دانش (و تجربه) وجود داشته و شرایط لازم برای کلیه تجارب و دانش های (شناخت) ممکنه را بوجود می آورد.
• اگر نظر کانت را از صراحت بگذرانیم به این نتیجه خواهیم رسید که منفرد و عام مجزا از یکدیگر وجود دارند، یکی در جهان اوبژکتیف (عینی) اشیاء منفرد و محسوس و قابل درک برای حواس و دیگری در جهان سوبژکتیف (ذهنی).

4
عام در مکتب هگل

• هگل نظریه مبتنی بر ایدئالیسم ذهنی و ماهیتا غیردیالک تیکی کانت را رد کرد و از موضع ایدئالیسم عینی به مطلق کردن عام دست زد و دیالک تیک منفرد و خاص و عام را به جهان مفاهیم منتقل کرد.
• بنظر هگل، عام به مثابه تجلی «ایده مطلق» بر کلیه منفردها تقدم دارد و دلیل وجودی و جوهر منفردها را تشکیل می دهد.
• عام به مثابه جوهر نه تنها یک عام مجرد است، بلکه عامی است که منفرد و خاص را در بطن خود دارد و زاینده آندو است.
• مفهوم وحدت سه گشتاور منفرد و خاص و عام است که در رابطه متقابل به یکدیگر بدل می شوند.

5
عام در مکتب فویرباخ

• فویرباخ مطلق کردن عام از موضع ایدئالیسم عینی بوسیله هگل را قاطعانه رد کرد و وجود عینی منفرد را مورد تأکید قرار داد، ولی به خطا منفرد را به عنوان ماهیت اشیاء مادی قلمداد نمود و عام را به درجه مسندی (صفتی) یعنی به درجه یک خاصیت خارجی منفرد اشیاء تنزل داد.

6
عام در فلسفه مارکسیستی

• تنها در فلسفه مارکسیستی بود که امکان آن پدید آمد تا اندیشه های نبوغ آمیز هگل در باره پیوند منفرد و خاص و عام بر شالوده ای ماتریالیستی نفی و بطور مثبت بارآور شوند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر