تأثیر انقلاب 1952 بر تحولات 60 ساله خاورمیانه از جمله ایران
سرچشمه:
www.akhbar-rooz.com
سرچشمه:
www.akhbar-rooz.com
• بلاشک یکی از بزرگترین تحولات پس از جنگ جهانی دوم در خاور میانه و شمال آفریقا انقلاب ۱۹۵۲ مصر بود.
• انقلابی که پس از گذشت قریب شصت سال از تاریخ وقوع آن، امروز نیز به سبب حضور قیام های عظیم اجتماعی در برهه کنونی شایسته دیداری مجدد است.
• در این روزها که قیام های خاور میانه و شمال آفریقا زیر پای دیکتاتورهای منطقه و در نتیجه امپریالیسم را بتدریج و پیگیرانه خالی میکند و در روزهایی که مردم مصر عکس های «جمال عبدل ناصر» را هنگام تظاهرات بر سر دست های خود می گردانند، شاید لازم باشد با نگاهی به چند و چون انقلاب ۱۹۵۲ مصر، انگیزه و علتهای آن، سمت و سو و دستاوردهای آن، تاثیر آن بر تاریخ مصر و نیز تحولات منطقه تا حدودی به شناخت هویت تاریخی قیامهای متعدد کشورهای عربی نزدیک تر شویم.
• شاید بزحمت بتوان سیاستمداری با محبوبیتی همتراز با سرهنگ انقلابی ارتش مصر «جمال عبد الناصر» در تاریخ کشورهای عربی پیدا کرد.
• سرهنگی که با اولین نشانه های تلاش برای ایجاد تحولاتی دمکراتیک در مصر، با قدرت های عظیم امپریالیستی زمان خود روبرو شد.
• پس از خاتمه جنگ جهانی دوم به طور کلی جنبشهای ضد امپریالیستی در اکثر کشورهای موسوم به «جهان سوّم» در آسیا و آفریقا در حال شکل گیری بودند.
• بدلایل مختلفی از جمله تاثیر پیروزی ارتش سرخ در جنگ، رویگردانی کشورهای تحت ستم از قدرت های استعماری، ناکار آمدی رژیمهای دست نشانده « خودی»، نیاز حیاتی این کشورها به گذار از صورت بندیهای مختلف مناسبات فئودالی از آن جمله بودند.
• و با همین استدلال نیز این جنبشها با ماهیتی دمکراتیک بعضا سمت و سویی سوسیالیستی به خود می گرفتند.
• اهدافی که کشورهای امپریالیستی در خاور میانه و شمال آفریقا تعقیب می کردند را بروشنی میتوان بر سه محور تقسیم بندی کرد:
1
• کنترل بر منابع زیر زمینی منطقه
2
• مبارزه با «نفوذ کمونیسم»
3
• تسلط کامل بر "کانال سوئز" برای راهیابی آسانتر به دو قاره آفریقا و آسیا
• در مورد سوم حتی ارتجاعی ترین نمایندگان امپریالیسم چون «وینستون چرچیل» آشکارا ادعای «موقعیت مشروع بریتانیا» بر منطقه و کانال سوئز را مطرح می کرد.
• محافل محافظه کار بریتانیا در آن زمان از کانال سوئز به عنوان «شاهرگ حیاتی تمامعمر» مستعمرات خویش ذکر می کردند.
• سال های پس از جنگ جهانی دوم شاهد آغاز اعتراضات مردم مصر بر حضور نیروهای خارجی در کشورشان بود.
• این اعتراضات بصورت درگیریهای پراکنده با نظامیان انگلیسی و تظاهرات فزاینده همراه بود.
• تا آنجا که نخست وزیر مصر «محمد نقرشی» ناچار شد، انگلیسیها را برای «تجدید نظر» در برخی مفاد قرارداد سوئز فرا خواند.
• پیشنهاد حکومت شاه فارو ق به انگلیسیها که وی در آن نه در پی فسخ قرارداد استعماری سوئز، بلکه در پی تعدیل موادی از آن بود به فوریت ردّ شد!
• در این میان «حزب کارگر» بریتانیا نیز به جای حمایت از خواست مردم مصر به نیت محافظه کاران تن داد و بدین ترتیب امید به حمایت ضمنی و یا حداقل بی طرفی حزب کارگر هم محلی از اعراب نیافت.
• عدم انعطاف انگلیسیها در مقابل خواست های اصلاحی از یکسو باعث بروز خشم بیشتر تودههای مردم شد و از سوی دیگر ناتوانی و بی اعتباری خاندان سلطنتی را آشکار تر ساخت.
• در پی اعلام رد مذاکرات، تظاهرات اعتراضی مردم در دو شهر اسکندریه و قاهره اوج تازهای یافت.
• دانشجویان، کارگران و دیگر زحمتکشان شهری با حمله به نظامیان انگلیسی و مؤسسات حامی منافع آنها دور تازه ای از مبارزه با استعمار را به نمایش گذاشتند.
• محافل وابسته به «سرمایه داری ملی» که تا آن زمان منافع خود را در پیوند با سرمایه گذاری دول امپریالیستی جستجو می کردند، در حزب سنتی وفد جمع شده بودند، اعلام حمایت این حزب از ارتش انگلیس هنگام جنگ جهانی دوم، در زمانی که طوفان خشم زحمتکشان علیه امپریالیسم انگلیس در حال اوجگیری بود، از جانب توده ها خیانتی آشکار تلقی شد.
1
انقلاب 1952
• کشور مصر تا آن زمان فاقد یک حزب و یا تشکیلات انقلابی فراگیر بود.انقلاب 1952
• لذا بخش قابل توجهی از خشم و نارضایتی مردم در نظامیان ارتش مصر تجلی می یافت و ادامه اعتراضات مردم همچنان برموضعگیری نظامیان تأثیرات معینی باقی می گذاشت.
• نظامیان مصر به درهم شکستن ماشین نظامی انگلیس در جنگ جهانی دوم امید بسته بودند.
• اما این موضوع نه بعلت حمایت از فاشیسم هیتلری بلکه با تصور رهایی از ارتش اشغالگر بریتانیا بود.
• تظاهرات روز ۲۶ ژانویه ۱۹۵۲ که در آن بیش از یک میلیون نفر از محرومترین اقشار و طبقات مصر از جمله کارگران، دهقانان و دانشجویان شرکت داشتند در واقع نقطه عطفی در روند رو به گسترش امواج انقلاب مصر بود.
• امپریالیستها و دستگاه حکومت نیمه فئودالی و فاسد ملک فاروق آماج اصلی این قیام بودند.
• اعتصابات، بست نشینی ها، تظاهرات، درگیریها و شکافهای گسترده در بدنه نظامی رژیم سلطنتی تا بهار ۱۹۵۲ عملا حکومت را از هر گونه واکنش در مقابل خواستهای مردم باز داشته بود.
• سرانجام در بیست و سوم جولای ۱۹۵۲ گروهی از نظامیان که به «افسران آزاد» شهرت یافتند به رهبری سرهنگ ۳۴ ساله ای به نام جمال عبدل ناصر با انجام کودتایی بدون خونریزی پادشاه را بر کنار و با تغییر نظام حکومتی به جمهوری آغاز انقلاب مصر را اعلام کردند.
• « افسران آزاد» پس از برکناری شاه با تشکیل شورای فرماندهی انقلاب و تعیین دولت موقت که دولتی غیر نظامی بود، امورات مملکت را بدست گرفتند.
• شخص ناصر شخصاً در هیچکدام از ارگان های قدرت عضویتی نداشت.
• اما وی عملا رهبری کلیه اهرم های تصمیمگیری را به عهده داشت (مدلی که در انقلاب ایران توسط آیت الله خمینی تقلید شد.)
• آنها تمامی عنوان های آریستوکراتیک خاندان سلطنتی ـ چون ملکه، شاه، شاهدخت، ولیعهد و غیره ـ را رسما مجعول و بی اعتبار اعلام نمودند.
لازم به یاد آوری است که تا آن زمان تعداد بسیار کمی از «افسران آزاد» در گروههای سیاسی عضویت داشتند.
ادامه دارد
ویرایش متن از دایرة المعارف روشنگری است.
ویرایش متن از دایرة المعارف روشنگری است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر