۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

در پناه ناتو سر سفره بی صاحب افغانسان (2)


اتحادیه اروپا ـ در پناه ناتو ـ سر سفره بی صاحب افغانستان
زابینه لوزینگ
چپ متحد اروپا (اکتبر 2009)
برگردان یدالله سلطان پور

• اتحادیه اروپا نه تنها در فرم تک تک کشورهای اروپائی در (آ اس آ اف) در جنگ افغانستان شرکت دارد، بلکه علاوه بر آن، بمثابه اتحادیه اروپا مستقیما در این جنگ سهیم است.
• این امر در وهله اول با پشتیبانی بی چون و چرای اتحادیه اروپا از جنگ گسترش یابنده ناتو در افغانستان در رابطه است که با روی کار آمدن باراک اوباما شدت یافته است.

• در اعلامیه اتحادیه اروپا می خوانیم:

• «وزرای خارجی اتحادیه اروپا از استراتژی جدید باراک اوباما در افغانستان با تمام وجود استقبال می کند.»

• اتحادیه اروپا با این موضعگیری به این جنگ غیرقانونی مشروعیت می بخشد.
• نقش اتحادیه اروپا فقط به تأیید این جنگ محدود نمی شود، بلکه آن ـ قبل از همه ـ در سه عرصه زیر دخالت فعال دارد:

1

• نقش اتحادیه اروپا در بازسازی نئولیبرالی افغانستان

2

• اتحادیه اروپا در تهیه مقدمات طرح مربوطه و حمایت مالی از استراتژی نظامی ـ مدنی اشغال افغانستان

3

• و بالاخره مهمترین نقش اتحادیه اروپا در تشکیل نیروهای امنیتی افغانستان برای «افغانیزه کردن» جنگ در آینده و محول کردن بخش اعظم عملیات نظامی به عهده افغان ها.

1
چپاول نئولیبرالی افغانستان

• اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قلدرانه تر از همیشه، افغانستان را به بازار فروش کالاهای کنسرن های خویش بدل می سازند.
• کمیسیون اتحادیه اروپا با شعار «اروپای تمام ارضی» به تدوین استراتژی جدید پرداخته که در اکتبر 2007 تحت عنوان «منافع اروپا ـ موفقیت در عصر گلوبالیزاسیون» منتشر شده و حاوی نکات زیر است:
• این مدرک باید «به مثابه بنیانی برای بحث استراتژیک مورد استفاده قرار گیرد» و «باید حاوی پاسخ اروپا در رابطه با گلوبالیزاسیون باشد.»

• اتحادیه اروپا «به مثابه بزرگترین صادر کننده کالا و خدمات از اقتصاد بازار آزاد سود فوق العاده می برد.

• اتحادیه اروپا علاقه مند آن است که سیاست نظام جهانی به تبعیت از قواعد بپردازد که انعکاس منافع و ارزش های اروپائی اند.
• اتحادیه اروپا باید از کلیه وسایل و امکانات که در اختیار دارد، استفاده تام و تمام به عمل آورد تا بتواند جایگاه و مقام خود را در جهان تمام ارضی تضمین کند.
• برای اتحادیه اروپا در عین حال، مهم است که از نفوذش در معاملات بین المللی استفاده کند و دیگران را هم به شفافیت فراخواند:
• شفافیت را تنها زمانی می توان بلحاظ سیاسی توجیه کرد که همه آن را رعایت کنند.

• اتحادیه اروپا باید تلاش ورزد که صادر کننده ها و سرمایه گذارها در کشور ثالث از سطح معینی از شفافیت و قواعد اساسی پیروی کنند تا ما برای دفاع از منافع خود بیشتر از حد دچار مشکل نشویم.»


• نئولیبرالیسم بازاری رادیکال هرگز خود را پشت یاوه های برابری از قبیل «شفافیت» و «شرایط یکسان» پنهان نمی کند.
• نئولیبرالیسم بازاری رادیکال اگوئیسم عریان است، زیرا تجارت آزاد تجار نابرابر همیشه به نفع کسی تمام می شود که بلحاظ اقتصادی زورش از بقیه بیشتر است.

• این برنامه اقتصادی ـ چه بسا ـ آ تحت شرایط اشغال نظامی آشکار به مردم افغانستان تحمیل خواهد شد.

• در چارچوب این «استعمار نئولیبرالی» در لفافه «صدور ثبات» و «تشکیل ملت»، برنامه اقتصادی لیبرالی رادیکالی به شرح زیر به مردم دیگر کشورها تحمیل می شود:


1

• حراج مالکیت دولتی

2

• خصوصی کردن فراگیر همه چیز

3

• درهای باز به روی سرمایه گذاران و شرکت های خارجی

4

• تسهیلات مالیاتی برای شرکت ها، کارخانه ها و مؤسسات خارجی و غیره.

• افغانستان در این مورد استثناء نخواهد بود.
• بلکه درست برعکس!


اما به همان میزان که کنسرن های غربی جیب خود را پر می سازند و مردم افغانستان را به خاک سیاه می نشانند، به همان میزان نیز مقاومت، پایگاه توده ای کسب خواهد کرد و نیرومندتر خواهد گشت!

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر