۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

دگماتیسم (جزمگرائی)

ماتهویس کلاین (1911 ـ 1988)
فیلسوف آلمانی، استاد فلسفه مارکسیستی
از افسران ارتش آلمان
از بنیانگذاران کمیته ملی آلمان آزاد
به سبب تبلیغات ضد فاشیستی در ارتش از سوی دادگاه نظامی نازی
به جرم خیانت بطور غیابی به اعدام محکوم شده بود.
از اساتید فلسفه در دانشگاه کارل مارکس
موضوعات پژوهشی او:
تئوری شخصیت، اتیک، هومانیسم
ماتهویس کلاین و ورنر شوفن هاور
برگردان شین میم شین

دگماتیسم عبارت است از طرز تفکر غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی که بر مبنای دگم های روایت شده، یعنی نظرات، براهین و اعتقادات استوار است، دگم ها را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا معتبر تلقی می کند، بدون این که آنها را در شرایط تاریخی ـ مشخص موجود مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بدون این که بر مبنای معارف جدید و تجارب عملی جدید به کنترل محتوای حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.
دگماتیسم مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است.

1
دگماتیسم بلحاظ فلسفی

دگماتیسم ـ بلحاظ فلسفی ـ بیانگر تفکر غیردیالک تیکی، یعنی متافیزیکی است که بر معارف حاصله بدون کوچکترین انتقاد ایمان می آورد، آنها را بطور کلیشه ای در شرایط جدید پیاده می کند، بدون این که خود به تحلیل آنها پرداخته باشد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آنها اقدام کرده باشد و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین خدمت کرده باشد.

2
دگماتیسم در جنبش کارگری ـ انقلابی

دگماتیسم در جنبش کارگری ـ انقلابی بمثابه فرم خاص انحراف از مارکسیسم ـ لنینیسم فهمیده می شود که هر چند بظاهر در تضاد با رویزیونیسم قرار دارد، ولی در واقع آب به آسیاب آن می ریزد.
• مشخصه این نوع دگماتیسم عبارت از این است که نمایندگان آن بطرز کاملا غیرتاریخی و اکلکتیکی به تزهای مارکسیستی ـ لنینیستی منفرد و منفصل از پیوند کلی استناد می ورزند، بی آنکه روح انقلابی و خصلت خلاق آن را درک کنند.
• دگماتیست ها و یا ملانقطی ها خود را مارکسیست های بویژه قاطع جا می زنند، اما در حقیقت امر، نه مایل و نه قادر به استفاده درخور از مارکسیسم ـ لنینیسم اند و نه توانائی توسعه و تکامل آن را بر بنیان تحلیل علمی از مناسبات اجتماعی مشخص دارند.
دگماتیسم با پیاده کردن خشک، یکجانبه و غیرخلاقانه تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم و تجارب مبارزه طبقاتی بر واقعیت اجتماعی به جنبش کارگری لطمه می زند، زیرا آن بدین طریق مانع توسعه و تکامل این تئوری و استفاده خلاقانه از قوانین توسعه اجتماعی می شود.
دگماتیسم با روش کلیشه ای غیردیالک تیکی خود تئوری مارکسیسم ـ لنینیسم را نه تنها از پراتیک مبارزه طبقاتی مجزا می سازد، بلکه علاوه بر آن، رابطه آن را با توسعه علوم طبیعی و اجتماعی قطع می کند.

3
دگماتیسم بلحاظ سیاسی

دگماتیسم ـ بلحاظ سیاسی ـ به فرقه گرائی منجر می شود و خطر غلتیدن به منجلاب چپ افراطی و انقلابی نما را در بطن خود دارد.
• سیاست دگماتیکی و فرقه گرایانه نه فقط در کشور معین به اشتباهات سوبژکتیویستی سنگین منجر می شود، بلکه علاوه بر آن، وحدت و یکپارچگی جنبش کارگری بین المللی و سیستم جهانی سوسیالیستی را تضعیف می کند.
• از این رو ست که احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی به مبارزه بر ضد دگماتیسم و فرقه گرائی همانقدر توجه جدی مبذول می دارند که به مبارزه بر ضد رویزیونیسم.

• «دگماتیسم و فرقه گرائی در تئوری و پراتیک می توانند در این و یا آن مرحله توسعه احزاب منفرد به خطر اصلی مبدل شوند، اگر بر ضد آنها مبارزه پیگیری صورت نگیرد.
دگماتیسم و فرقه گرائی توان توسعه مارکسیسم ـ لنینیسم بر بنیان تحلیل علمی و استفاده خلاقانه بر طبق مناسبات مشخص را از احزاب انقلابی سلب می کنند.
دگماتیسم و فرقه گرائی کمونیست ها را از اقشار پهناور زحمتکشان ایزوله می کنند، به انتظار انفعالی و یا به اعمال چپ روانه افراطی و ماجراجویانه در مبارزه انقلابی سوق می دهند.
دگماتیسم و فرقه گرائی مانع ارزیابی بموقع و درست شرایط تغییر یابنده و کسب تجارب جدید می شوند و از بکارگرفتن کلیه امکانات به نفع پیروزی طبقه کارگر و کلیه نیروهای دمکراتیک در مبارزه بر ضد امپریالیسم، ارتجاع و خطر جنگ جلوگیری می کنند و در نتیجه خلق ها را از پیروزی در مبارزه بحق خود محروم می سازند.»
مراجعه کنید به رویزیونیسم

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر