۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

فرازهائی از اصل امید

ارنست بلوخ (1885 ـ 1977)
فیلسوف مارکسیست آلمانی
اصل امید (1938 ـ 1947) در تبعید آمریکا
بلوخ تحت تأثیر هگل و مارکس اصل امید را

به فلسفه همه جانبه اوتوپی مشخص توسعه می دهد.
جلد اول
رؤیاهای کوچک روزمره
شعور پیشگو
تصاویر آرزوئی در آئینه
جلد دوم
خطوط اصلی جهان بهتر
جلد سوم
تصاویر آرزوئی لحظه حاضر

برگردان میم حجری

فصل اول

1
آموزش فراگیری

• من کودک به حرکت آغاز می کند.
• من از همان آغاز جست و جو می کند.
• من از خواهش لبریز است.
• من از خواهش به فریاد است.
• من آنچه را که می خواهد، ندارد.

2
خیلی از چیزها مزه بیشتر می دهند

• من اما انتظار را نیز می آموزد.
• زیرا هر آنچه که من کودک آرزو می کند، بندرت ـ بموقع ـ دریافت می کند.
• من کودک حتی برای خود آرزو انتظار می کشد، تا آرزو صراحت و وضوح کسب کند.
• من کودک به هرچه که می بیند، دست می برد، تا بیابد، آنچه را که در نظر دارد.
• من کودک همه یافته ها را دوباره دور می اندازد، بی قرار و بی تاب است، کنجکاو است، اما نمی داند کنجکاو چه چیزی است.
• و تازگی ـ درست در همین جا ـ مکان دارد.
• و دیگری ـ درست در همین جا ـ آشیان دارد، دیگری مطلوب و آرزوئی.
• من کودک هر آنچه را که به هدیه می گیرد، خراب می کند.
• من کودک به دنبال فزونتر است.
• هدیه را ـ با دست پاچگی ـ از بسته بدر می کشد.
• هیچکس نمی تواند چیز آرزوئی را به نام بنامد و هیچکس آن را به دست نمی آورد.

(چگونه می توان چیز بی نام و بی نشان را به دست آورد. مترجم)

• آنچه مورد نظر ماست، می گریزد از ما.
• آنچه مورد نظر ماست، هنوز در خارج از دسترس ما ست.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر