دومه نیکو لوسوردو (متولد 1941)
پروفسور فلسفه در دانشگاه (اوربینو).
او در همکاری با (هاینتس هولتس) به انتشار
پروفسور فلسفه در دانشگاه (اوربینو).
او در همکاری با (هاینتس هولتس) به انتشار
مجلهً (توپوس) ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ را بعهده دارد.
آثار او :
امانویل کانت ـ آزادی، حقوق و انقلاب (1987)
هگل و ارثیهً آلمانی، فلسفه و مسایل ملی انقلاب و ارتجاع (1981)
هگل و بیسمارک. انقلاب 48 و بحران فرهنگ آلمانی (1993)
همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)
آثار او :
امانویل کانت ـ آزادی، حقوق و انقلاب (1987)
هگل و ارثیهً آلمانی، فلسفه و مسایل ملی انقلاب و ارتجاع (1981)
هگل و بیسمارک. انقلاب 48 و بحران فرهنگ آلمانی (1993)
همبود، مرگ، هایدگر و ایدئولوژی جنگ (1995)
بازیابی توان تفکر و عمل سیاسی
رجعت به مارکس و شهادت طلبی مذهبی
دومه نیکو لوسوردو
برگردان شین میم شین
1999
1999
• شهادت طلبی مذهبی مضرات غیرقابل جبرانی دارد.
• مثالی بزنیم:
• حضرات باصطلاح کمونیست، محاصرهً اقتصادی عراق و کوبا را از سوی ایالات متحدهً امریکا بحق محکوم کرده و مترادف با «آدمکشی» قلمداد می کنند.
• از سوی دیگر اما ایالات متحدهً امریکا را سرزنش می کنند، که علیرغم سرکوب مخالفین رژیم در جمهوری خلق چین، روابط اقتصادی اش را با چین ادامه می دهد.
• از کشوری که به جرم «آدمکشی» محکوم می شود، به عنوان «پاسدار حقوق بشر در جهان»، درخواست می شود که در جمهوری خلق چین وارد عمل شود.
• کشوری که به خاطر در پیش گرفتن سیاست تحریم اقتصادی، علیه عراق و کوبا محکوم می شود، مورد سرزنش قرار می گیرد، که چرا با چین روابط بازرگانی اش را ادامه می دهد و دست به تحریم اقتصادی نمی زند.
• آیا منطقی در کار حضرات باصطلاح کمونیست می یابید؟
• نه!
• توقع منطقی بودن از یک مذهبی داشتن، خود غیرمنطقی است.
• فرد مذهبی در جهانی خیالی و مه آلود در گشت و گذار است.
• شب و روز در پی «شر» می گردد، تا با زدن دست رد بر سینهً آن ـ هرکجا و هر طور که باشد ـ اعلام وجود کند.
• فرد مذهبی نابینا ست، ماهیت اشیاء و رویدادها را نمی تواند از صراحت بگذراند، در سطح پدیده ها پس و پیش می رود و به کنه اشیاء راهی نمی یابد.
• برای چنین فردی تحریم اقتصادی خلق های عراق و کوبا بد است، عدم تحریم اقتصادی چین هم همینطور.
• آدم نباید علامهً دهر باشد، تا بفهمد که پشت جار و جنجال ضد چینی کنونی چه اهداف ژئوپولیتیکی نهفته است.
• حوادث میدان «تیه ن ـ آنمن» در حقیقت بهانه برای چیز دیگری است.
• واقعیت این است، که امپریالیسم امریکا نمی تواند تحمل کند، که چین ـ بزرگترین کشور آسیا ـ تن به اسارت امریکا ندهد و به عنوان «آخرین جبههً» تسخیر نشده، خار چشم باشد و رو به رشد رود.
• ولی برای یک وجدان مذهبی که هنری جز تظاهر به پاکدامنی و فخر بدان ندارد، تحلیل تاریخی و سیاسی چه مفهومی می تواند داشته باشد؟
• او نمی فهمد، که در خواست تحریم اقتصادی چین از امپریالیسم امریکا، بطور غیر مستقیم به معنی بحق جلوه دادن محاصرهً اقتصادی عراق و کوبا ست.
• تسخیر این «جبههً آخر» از سوی ایالات متحدهً امریکا منجر به تجزیه و تکه تکه شدن جمهوری خلق چین خواهد شد (همانطور که در مورد یوگوسلاوی و اتحاد جماهیر شوروی دیدیم) و فاجعه ای برای مردم چین بدنبال خواهد داشت.
• شکست این کشور بزرگ آسیا، به تقویت امپریالیسم امریکا و قدرت سیاسی و نظامی آن و به تشدید استراتژی تحریم اقتصادی کشورهای زیادی مانند عراق و کوبا و برده کردن مجموعهً بشریت خواهد انجامید.
• ولی انتظار عقل سالم در بدن یک مذهبی عقب مانده، که ماسک و نقاب کمونیستی بر چهره دارد، انتظاری بیهوده است.
• ما موضعگیری حضرات باصطلاح کمونیست را با مواضع جناح مسیحی ـ یهودی مصلحت بین مقایسه کردیم و می خواهیم قدری دقیقتر در این باره صحبت کنیم.
• پناه بردن جناح مسیحی ـ یهودی مصلحت بین به خویشتن خویش، یک جنبهً مثبت در برداشت.
• فاصله گرفتن از انقلاب ملی قوم یهود نوعی تفکر ماورای طبیعی می طلبید.
• او نمی فهمد، که در خواست تحریم اقتصادی چین از امپریالیسم امریکا، بطور غیر مستقیم به معنی بحق جلوه دادن محاصرهً اقتصادی عراق و کوبا ست.
• تسخیر این «جبههً آخر» از سوی ایالات متحدهً امریکا منجر به تجزیه و تکه تکه شدن جمهوری خلق چین خواهد شد (همانطور که در مورد یوگوسلاوی و اتحاد جماهیر شوروی دیدیم) و فاجعه ای برای مردم چین بدنبال خواهد داشت.
• شکست این کشور بزرگ آسیا، به تقویت امپریالیسم امریکا و قدرت سیاسی و نظامی آن و به تشدید استراتژی تحریم اقتصادی کشورهای زیادی مانند عراق و کوبا و برده کردن مجموعهً بشریت خواهد انجامید.
• ولی انتظار عقل سالم در بدن یک مذهبی عقب مانده، که ماسک و نقاب کمونیستی بر چهره دارد، انتظاری بیهوده است.
• ما موضعگیری حضرات باصطلاح کمونیست را با مواضع جناح مسیحی ـ یهودی مصلحت بین مقایسه کردیم و می خواهیم قدری دقیقتر در این باره صحبت کنیم.
• پناه بردن جناح مسیحی ـ یهودی مصلحت بین به خویشتن خویش، یک جنبهً مثبت در برداشت.
• فاصله گرفتن از انقلاب ملی قوم یهود نوعی تفکر ماورای طبیعی می طلبید.
• ولی پناه بردن حضرات باصطلاح کمونیست به خود، از آنجا که انقلاب و تحول تاریخی ناشی از آن، حامل شعارهای جهانگیر بوده است، به معنی عقبگرد و مسخ خویش خواهد بود.
• این جور حالات، طبیعی اند و کسی نباید از دست حضرات به خشم آید.
• چرا که هر شکست در تاریخ، آبستن حالات مذهبی گونه بوده است.
• ولی چسبیدن سرسختانه به این حالات و خود را کاشف حقیقت ناب پنداشتن تهوع آور است.
کمونیست هایی که نمی خواهند تا ابد در حالت خلسه و پریشانحالی صوفیانه بسر برند، باید بتوانند، توان تفکر و عمل سیاسی را دوباره در خود احیا کنند و راه بیفتند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر