گئورگ لوکاچ (1885 ـ 1971)
فیلسوف، استاد دانشگاه، منتقد ادبی مجارستانی
آثار او
تاریخ و شعور طبقاتی
روح و فرم
تئوری رمان
اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم
تخریب خرد
اونتولوژی و مارکس
استه تیک
فیلسوف، استاد دانشگاه، منتقد ادبی مجارستانی
آثار او
تاریخ و شعور طبقاتی
روح و فرم
تئوری رمان
اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم
تخریب خرد
اونتولوژی و مارکس
استه تیک
فراز اول
برگردان شین میم شین
• تمامت آثار نیچه، چیزی جز حملات بی دلیل بی بند و بار بر ضد مارکسیسم و سوسیالیسم نیست.
• نیچه اما ـ بی کوچکترین تردیدی ـ حتی سطری از نوشته های مارکس و انگلس را نخوانده است.
• محتوا و متد هر فلسفه را مبارزات طبقاتی جاری در زمان و مکان مربوطه تعیین می کنند.
• نیچه اما ـ بی کوچکترین تردیدی ـ حتی سطری از نوشته های مارکس و انگلس را نخوانده است.
• محتوا و متد هر فلسفه را مبارزات طبقاتی جاری در زمان و مکان مربوطه تعیین می کنند.
• آنچه انگلس در باره حقوقدانان می گوید، صد بار بیشتر می توان در باره فلاسفه گفت:
• «انعکاس مناسبات اقتصادی بمثابه اصول حقوقی ـ قضائی، حتی قبل از اینکه عامل (حقوقدان) بدان وقوف حاصل کند، صورت می گیرد.
• حقوقدان خیال می کند که او بر طبق لوایح اپریوریستی (ماورای حسی و تجربی) عمل می کند و خبر ندارد که لوایح بازتاب های اقتصادی اند.
• «از این رو ست که هر ایدئولوژی ـ آگاهانه ـ به مواد فکری معینی که از پیشینیان به میراث مانده است، چنگ می زند.»
• این امر ـ اما ـ مانع آن نمی شود که انتخاب آن از میراث ها، موضعگیری آن نسبت به آنها، متد حلاجی آن، نتیجه گیری های انتقادی نهائی آن از آنها و غیره ـ در نهایت ـ بوسیله مناسبات اقتصادی و بوسیله مبارزات طبقاتی که در این زمینه صورت می گیرند، تعیین شوند.
• فلاسفه ـ بطور غریزی ـ می دانند که از چه چیزی دفاع می کنند و دشمن در کجا سنگر گرفته است.
• فلاسفه ـ بطور غریزی ـ گرایشات زمان خود را حس می کنند و بطور فلسفی به مبارزه بر ضد آنها برمی خیزند.
• «انعکاس مناسبات اقتصادی بمثابه اصول حقوقی ـ قضائی، حتی قبل از اینکه عامل (حقوقدان) بدان وقوف حاصل کند، صورت می گیرد.
• حقوقدان خیال می کند که او بر طبق لوایح اپریوریستی (ماورای حسی و تجربی) عمل می کند و خبر ندارد که لوایح بازتاب های اقتصادی اند.
• «از این رو ست که هر ایدئولوژی ـ آگاهانه ـ به مواد فکری معینی که از پیشینیان به میراث مانده است، چنگ می زند.»
• این امر ـ اما ـ مانع آن نمی شود که انتخاب آن از میراث ها، موضعگیری آن نسبت به آنها، متد حلاجی آن، نتیجه گیری های انتقادی نهائی آن از آنها و غیره ـ در نهایت ـ بوسیله مناسبات اقتصادی و بوسیله مبارزات طبقاتی که در این زمینه صورت می گیرند، تعیین شوند.
• فلاسفه ـ بطور غریزی ـ می دانند که از چه چیزی دفاع می کنند و دشمن در کجا سنگر گرفته است.
• فلاسفه ـ بطور غریزی ـ گرایشات زمان خود را حس می کنند و بطور فلسفی به مبارزه بر ضد آنها برمی خیزند.
ادامه دارد
چرانیچه را که برعلیه مارکسیسم وسوسیالیسم گفتگوی بی بند وباری میکردرا نظریاتشرا تحلیل میکنیدکسیرا که فلسفه مارکس وانگلس رانخواندهاو کهنمیداند محتواومتد هرفلسفهرا مبارزات طبقاتی تعین میکند؟
پاسخحذف