شین میم شین
بوستان
باب سوم
در عشق و مستی و شور
حکایت پانزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۲ ـ ۹۳ )
جهان پر سماع است و مستی و شور
ولیکن چه بیند در آئینه کور
معنی تحت اللفظی:
جهان مملو از سماع (رقص صوفیانه) و مستی و شور است.
فقط عاشق جماعت قادر به مشاهده و استماع مستی و شور و سماع اند.
کسی که عاشق نباشد (اهل معنی نباشد و اهل صورت باشد) نمی تواند ببیند و بشنود.
جهان (عین، اوبژکت) در روند پراتیک و به برکت پراتیک، در آیینه ضمیر انسانی (ذهن، سوبژکت) منعکس می شود و در گذر از دیالک تیک حسی ـ عقلی شناخته می شود.
سوبژکت شناخت
(شناسنده)
نمی تواند واقعیت عینی (اوبژکت) را در کلیت ژرف آن به یکباره درک کند.
شناخت جهان در روندی تحقق می یابد و هرگز به پایان نمی رسد.
حقیقت،
یعنی انعکاس ماهوی و کلی و جبری و عام درست واقعیت عینی در ضمیر انسانی،
خود دیالک تیک نسبی و مطلق است.
شناختی که امروز در باره چیزی، بنا بر سطح توسعه علم و فن، وسایل مشاهده و تجزیه و تحلیل و غیره، مطلق است،
فردا
پس از تغییر آن چیز و توسعه بیشتر علم فن و و افزار شناخت،
کهنه و چه بسا، غلط تلقی و تصحیح خواهد شد.
ماده
خود
دیالک تیک حرکت و سکون است.
از این رو می توان گفت،
که
ماده
خود
جولانگاه دیالک تیک نسبی و مطلق است.
سکون نسبی ماده
امکان شناخت خود را در اختیار سوبژکت شناسنده می گذارد.
ولی حرکت مطلق ماده
نسبیت خروشانی را در حقیقت مورد نظر سوبژکت شناسنده جاری می سازد
و
سوبژکت شناسنده را به تجدید نظر، بازنگری و هشیاری مدام فرامی خواند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر