۱۴۰۴ مرداد ۱۱, شنبه

درنگی در فرازی از سلوک (رمان محمود دولت آبادی) (۱)

Ist möglicherweise ein Bild von 1 Person

سلوک عنوان داستان بلندی به قلم محمود دولت‌آبادی است


پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد، اِلّا نوعی لجاجت با خود،و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت!
عجیب ترین خوی ِ آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد
و
به کَرات هم،
هر آدمی دانسته و ندانسته، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود بِسر می برد،
و هیچ چیز دیگری ویرانگرتر از خود ِ آدمی نسبت به خودش نیست.
سلوک
محمود دولت آبادی

 
بگذارید این دعاوی دولت آبادی را مورد تجزیه و تحلیل مارکسیستی شتابزده قرار دهیم:

 
۱
پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد، اِلّا نوعی لجاجت با خود،

و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت

معنی تحت اللفظی:
معنی سیگار کشیدن
اولا لجاجت با خویشتن خویش است
ثانیا
لجاجت در تداوم نوعی عادت است.


چه ادعایی.

 
معنی پک زدن به سیگار
اعتیاد پیشاپیش به دخانیات است و نه لجاجت و عادت.

 
اعتیاد
چیزی جبری، بی اختیار و بدون عزم و اراده است.
یعنی 

اعتیاد 

 آگاهانه نیست.
دست خود معتاد هم نیست.

 
رسپتورهایی از مغز معتاد ترشح می کنند که نیکوتین می خواهند.
همین و بس.

 
اگر نیکوتین به اندام نرسد
این
رسپتورها دمار از روزگار معتاد در می آورند.

 
وقتی می توان از لجاجت دم زد
که
کاری آگاهانه صورت گیرد و نه به طور خودپو و بالاجبار.

 
دولت آبادی
شعور مفهومی بخور و نمیری حتی ندارد.

دولت آبادی
از رفقای شاملو ست.

 
پسر نوح با خران بنشست
عقل و فهم و فراستش کم شد.

 
خر اصحاب عقل روزی چند
به تفکر نشست و ادم شد.

 
با پوزش از سعدی.

 
دولت آبادی
میان اعتیاد و عادت علامت تساوی می گذارد.

 
راستی عادت چیست؟

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر