۱۴۰۴ تیر ۱۳, جمعه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۵۶)

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت سیزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

چو «الله و بس» دید بر نقش زر

بشورید و برکند خلعت ز بر

معنی تحت اللفظی:

مداح سعد ابن زنگی

ناگهان چشمش به شعری زرنگار افتاد

که

خدا = همه چیز

و

مابقی = هیچ و پوچ.

آنگاه جایزه پادشاه را دور انداخت و از دربار بیرون رفت.

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

به شکل دیالک تیک الله و شاه از سوئی و به شکل دیالک تیک شاه و مداح از سوی دیگر بسط و تعمیم می دهد، تا سلسله مراتب لاینقطع فئودالی را نشان دهد.

مداح با دیدن مفهوم «الله و بس» بر تاج شاه، خلعت از تن برمی کند و بارگاه شاه را ترک می کند.

او نمی خواهد نوکر کسی شود که خود نوکر کس دیگری است.

اگر قصد نوکری و سرودن مدح و ثنا دارد، همان بهتر که به ارباب اصلی نثار کند، نه به نوکر او.

سعدی طبق معمول با یک تیر چند نشان می زند:

او اولا خداپرستی شاه و تبعیت او از خدا را نشان توده می دهد.

ثانیا جهانشمولی و قاعده مندی سلسله مراتب فئودالی را، دیالک تیک طبقه حاکمه و توده را اثبات می کند و بطور غیرمستقیم به توجیه تفاوت ها و تضادهای طبقاتی می پردازد.

ثالثا رقبای مداح چت بسا قوی تر از خود را

از سر راه خود برمی دارد:

شعرا همان بهتر که در مدح خدا شعر بگویند، نه در مدح سایه خدا.

ایمان به الله بر ایمان به ظل الله تقدم دارد.

یعنی

پیش شرط ایمان به ظل الله، ایمان پیشاپیش به الله است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر