۱۴۰۴ خرداد ۲۱, چهارشنبه

درنگی در دعاوی بند تنبانی فروید (۲)

Sigmund Freud, Aufnahme von 1909.

سیگموند فروید

(۱۸۵۶ ـ ۱۹۳۹)

  عصب‌شناس اتریشی و بنیان‌گذار دانش روانکاوی، روشی بالینی برای ارزیابی و درمان آسیب‌های روانی 

 

درنگی

از

شین میم شین


سؤال این بود

که

جامعه در قاموس فروید و یا حریف چیست؟

سرکوب سیاسی کذایی جامعه ای به چه معنی است؟

سوبژکت سرکوب (سرکوب کننده) چیست و یا کیست؟

قوای غیبی اند که جامعه را سرکوب سیاسی کذایی می کنند؟

سوبژکت مقاومت در جامعه تحت سرکوب چیست و یا کیست؟

چه اقشار ویا طبقات اجتماعی اوبژکت سرکوبند و از خود مقاومت نشان می دهند؟

 

ما بهتر است که به جای فروید به این پرسش ها پاسخ دهیم:

۱

جامعه در قاموس فروید و یا حریف چیست؟

فروید

جامعه را جمع افراد می داند.

به همین دلیل از واکنش جامعتی دم می زند.

 

این بدان معنی است

که

فروید از ترکیب طبقاتی جامعه غافل است.

فروید نمی داند که سرکوب، 

نه انتزاعی، بلکه مشخص است.

نه این و انی، بلکه طبقاتی است.


فروید نمی داند که

طبقه ای و یا ائتلافی از طبقاتی به سرکوب طبقات دیگر می پردازد.

یعنی

فروید نمی داند که 

 بخشی از جامعه، بخش دیگر آن را سرکوب می کند.

به عبارت دقیقتر

اقلیتی از جمعیت کشور، اکثریتی را سرکوب می کند.

 

فروید نمی داند که دلیل سرکوب طبقاتی چیست؟ 

برای اینکه شناخت طبقاتی از جامعه بشری ندارد.

یعنی

طبقات اجتماعی را نمی شناسد.

فروید نمی داند که

طبقات اجتماعی هر کدام منافع طبقاتی خاص خود را دارند

و

اختلافات طبقاتی بین اعضای طبقات اجتماعی مختلف،

به دلیل داشتن منافع طبقاتی متفاوت و حتی متضاد است.

درست به همین دلیل

سرکوب لازم می آید:

طبقه حاکمه برای حفظ منافع خود، به سرکوب توده محکوم می پردازد.

سرکوب

در تحلیل نهایی

نه واکنش روانی، بلکه واکنش سیاسی است.

سرکوب

برای حراست از حاکمیت طبقاتی است.

به عبارت دقیقتر،

سرکوب برای حراست از مالکیت طبقاتی بر وسایل تولید است.

یعنی

سرکوب برای جلوگیری از انقلاب اجتماعی است.

منافع

https://mimhadgarie.blogfa.com/post/15231


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر