۱۴۰۴ خرداد ۱۸, یکشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأنعام ) (۴۱۲)

 ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

 ﴿قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۗ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ﴾

[ الأنعام: ۵۸]

ای رسول- به آنان بگو: 

اگر عذابی را که خواستار تعجیل آن هستید، پیشِ من و یا در دستِ من بود به‌طور قطع آن را بر شما فرو می‌فرستادم، 

و 

در این صورت کار میان من و شما به پایان می‌رسید،

 و الله نسبت به ستمکاران داناتر است که چقدر به آنها مهلت دهد و چه زمانی آنها را مجازات کند.


 
 کریم
در این آیه،
احتمالا 
به پرسش مؤمنینی پاسخ می دهد که انتظار عذاب دیدن کافرین  و منافقیق
 را دارند.
کریم
خود را به عنوان رسول الله قلمداد می کند که اگر جای الله می بود، حساب کافرین و منافقین را در جا می رسید.
الله
اما
بسان اشراف برده دار (اصل الله)
عجله ای در تنبیه و تعذیب بندگان ندارد و به آنها مهلت می دهد تا توبه کنند.
برای اینکه الله بسان اربابان برده دار به استثمار بندگان (شکر و عبادت و اطاعت و رعایت فرامین و مقرات شرعی ـ الهی) نیاز دارد.

﴿۞ وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾
[ الأنعام: ۵۹]

كليدهاى غيب نزد اوست. 

جز او كسى را از غيب آگاهى نيست. 

هر چه را كه در خشكى و درياست مى‌داند. 

هيچ برگى از درختى نمى‌اُفتد مگر آنكه از آن آگاه است. 

و هيچ دانه‌اى در تاريكيهاى زمين و هيچ ترى و خشكى نيست جز آنكه در كتاب مبين آمده است.

 
 
 کریم
در این آیه، 
الله را دارنده علم غیب می داند.
الله را غیب آگاه می داند.
الله
شبیه اصل خود، یعنی اشراف برده دار واقف به همه چیز هستی است.
از افتادن برگی و روییدن دانه ای تا زایش و مرگی در دریا و هوا و زمین.
ضمنا
ادعا می کند که همه این اطلاعات الهی در قرآن کریم هم هست.

كليدهاى غيب نزد اوست.


 کریم
 در این جمله،
علم غیب (پیشگویی و پیش بینی) 
را
شبیه گنجی نهفته در صندوق هایی می داند که کلیدهای شان در دست الله است.
درست به همان سان که کلید گنج های مادی و مالی در دست اشراف  برده دار است.
الله
چیزی جز عکس انتزاعی ـ آسمانی طبقات حاکمه مشخص و زمینی نیست

﴿وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰ أَجَلٌ مُّسَمًّى ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾
[ الأنعام: ۶۰]

و اوست كه شما را شب‌هنگام مى‌ميراند و هر چه در روز كرده‌ايد مى‌داند، 

آنگاه بامدادان شما را زنده مى‌سازد تا آن هنگام كه مدت معين عمرتان به پايان رسد. 

سپس بازگشتتان به نزد اوست و شما را از آنچه كرده‌ايد آگاه مى‌كند.

 کریم
در این آیه، 
خواب را شبیه مرگ می داند و بیداری را شبیه احیا.
کریم
برای هر کس و هر چیز عمر معینی قائل می شود.

 کریم
در این آیه،
 فونکسیون الله را برگرداندن ارواح همه بندگان به نزد خود و مطلع سازی آنان به اعمال خود قلمداد می کند.
درست به همان سان که بندگان به نزد اربابان احضار می شوند و اربابان آنان را  از اعمال و حتی افکارشان باخبر می سازد.
طبقات حاکمه هم بسان عکس انتزاعی ـ آسمانی شان (الله)
ساواک خاص خود را دارند که چشم و گوش شان نامیده می شوند.
ساواک الله از ملائکه تشکیل می یابد و نه از اراذل و اوباش بی همه چیز.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر