۱۴۰۴ تیر ۵, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۲۴۹)

  

 
شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
  

نگفتند حرفی زبان آوران

که سعدی نگوید، مثالی بر آن:

مگر دیده باشی که در باغ و راغ

بتابد به شب، کرمکی چون چراغ

معنی تحت اللفظی:

مشخصه بی همتای سعدی، ارائه مثال مشخصی به هر اندیشه ای است.

دیالک تیک شاهنشاه و کدخدا

در جامعه

شبیه دیالک تیک خورشید و کرم شباب در طبیعت است.

 

سعدی

 در بیت اول شعر،

حرفه و هنر خود را برملا می سازد:

پوشاندن جامه دیالک تیکی بر اندام اندیشه ها، ریختن حرفها در فرم و قالب مثالها.

 

سعدی

 در بیت دوم شعر،

 از پله انسانی گامی به پس می نهد و به عالم جانوران می رسد،

یعنی

از جامعه به طبیعت برمی گردد.

یعنی

واقعیات امور طبیعی را برای تفهیم بهتر واقعیات امور جامعتی به خدمت می گیرد.

یعنی

مسائل جامعتی را طبیعتی

(واقعیات امور  سوسیال را ناتورالیزه می کند

و

گاهی هم بر عکس،  

واقعیات امور ناتورال را سوسیالیزه و هومانیزه می کند.)

 

سعدی

از

 دیالک تیک شاهنشاه و کدخدا

به دیالک تیک خورشید و کرم شباب

می رسد.

اگر بوبکر سعد این تشبیه سعدی را بشنود، کیف خر خواهد کرد:

پادشاهی چلقوز که با خورشیدی جهان افروز

مقایسه می شود.

 

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر