۱۴۰۴ تیر ۸, یکشنبه

درنگی درمفهوم فقهی ـ «فلسفی» تکوین (۱)

    

فلسفه مَشّاء یا مکتب مشاء 

مکتبی از فلسفه است که از آموزه‌های ارسطو الهام می‌گیرد.

ویکی پیدیا

 

درنگی

از

شین میم شین

 

 
 تکوین

   به معنی یکی از مراتب وجود یافتنِ جهان در فلسفۀ مشائی است که به دیگر نظامهای فلسفی نیز راه یافته است.

 در این مکتبِ فلسفی، 

زمین و موجوداتِ زمینی نسبت به مراتبِ بالاترِ موجودات،

 در واپسین مرحله به وجود می‌آیند 

و 

تکوینِ آنها با هستی یافتنِ ماده، 

به عنوان قابل برای کون و فساد، 

آغاز می‌گردد.
اصطلاح تکوین به این معنا، 

همانند احداث، در برابر ابداع قرار می‌گیرد. 

هریک از این دو از جهتی با ابداع تقابل دارند، 

احداث از جهت مسبوق بودن به زمان ، 

و تکوین از جهت مسبوق بودن به ماده؛

 حال آن‌که ابداع مسبوق به هیچ‌یک نیست. 

ویکی پیدیا

 

۱

 تکوین

   به معنی یکی از مراتب وجود یافتنِ جهان در فلسفۀ مشائی است 

که

 به دیگر نظامهای فلسفی نیز راه یافته است.

 در این مکتبِ فلسفی، 

زمین و موجوداتِ زمینی نسبت به مراتبِ بالاترِ موجودات،

 در واپسین مرحله به وجود می‌آیند 

و 

تکوینِ آنها با هستی یافتنِ ماده، 

به عنوان قابل برای کون و فساد، 

آغاز می‌گردد.

معنی تحت اللفظی:

وجود یافتن مراتب مختلفی داشته است

و

تکوین یکی از این مراتب وجود یافتن است.

نخست،

 موجودات بالاتر وجود پیدا می کنند.

بعد 

نوبت به زمین و موجودات مادی دیگر می رسد.

تکوین به معنی وجود یافتن ماده است

و

ماده بر خلاف موجودات ماورای مادی، قابل کون و فساد (در شدن و فنا شدن) است.

 

 معلوم نیست که منظور از موجودات ماورای مادی چیست؟

اجنه و ملائکه و ارواح؟


مگر ارسطو به این موجودات باور داشت؟

چگونه مدعیان پیروی از ارسطو به این دعاوی خرافی رسیده اند؟

خالق این موجودات کیست؟

ارسطو

فرم را تعیین کننده محتوا می دانست

و

خدا

را

عالی ترین فرم.

 

ارسطو

ماتریالیست بوده است.

یعنی

به تقدم ماده بر روح (وجود بر شعور) باور داشته است.

به تقدم ماده بی فرم.

 

از دید ارسطو

ماده بی فرم با نفوذ فرم در آن، به چیزی مبدل می شود.

فردوسی

 از آفرینش چیز از ناچیز سخن گفته است:

که ایزد ز ناچیز، چیز آفرید.

شاید منظورش از ناچیز، همین ماده بی فرم مورد نظر ارسطو بوده است.


کون و فساد

تبیین دقیق خود را در تریاد پیدایش و رشد و زوال می یابد.

دانه ای که جوانه می زند و درخت می شود.

درختی که باغ و بیشه و جنگل می شود

و

سرانجام به عناصر اولیه اش (آب و گاز و کربن و فسفر و غیره) تجزیه می شود.

تکوین 

در هر صورت 

  با توسعه (Entwicklung) و تکامل (Evolution) در پیوند است.


 

اوولوسیون

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10456

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10469

 

۳

 http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10489

 

پایان

 

 

اوولوسیون

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11533

 

پایان

 

توسعه

(تکامل)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر