سیاوش کسرایی
درنگی
از
شین میم شین
ای نازینن من ، گل صحرایی
ای آتشین شقایق پر پر
ای پانزده پر متبرک خونین
بر بادرفته از سر این ساقه جوان
من زیست می دهم به تو در باغ خاطرم
من در درون قلبم در این سفال سرخ
عطر امیدهای تو را غرس می کنم.
من بر درخت کهنه اسفند می کنم به شب عید
نام سعید سفیدت را ای سیاهکل ناکام.
ای آتشین شقایق پر پر
ای پانزده پر متبرک خونین
بر بادرفته از سر این ساقه جوان
من زیست می دهم به تو در باغ خاطرم
من در درون قلبم در این سفال سرخ
عطر امیدهای تو را غرس می کنم.
من بر درخت کهنه اسفند می کنم به شب عید
نام سعید سفیدت را ای سیاهکل ناکام.
معنی تحت اللفظی:
ای پانزده پر خونین خجسته که از ساقه جوان بر باد رفته اید،
ای نازنینان من،
ای گلهای صحرایی من،
ای شقایق های پر پر آتشین من،
من شما را در باغ خاطرم رشد خواهم داد.
من عطر امید های شما
را
در کاسه قلبم (دلم) که شبیه سفال سرخی است،
خواهم کاشت.
ای سیاهکل ناکام
من نام خجسته تو
را
بر درخت اسفند در شب نوروز به یادگار خواهم کند.
همانطور که ذکرش رفت،
در این بند آخر شعر
صراحت روشن وارد این شعر می شود:
۱
ای نازینن من ، گل صحرایی
ای آتشین شقایق پر پر
ای پانزده پر متبرک خونین
بر بادرفته از سر این ساقه جوان
ای آتشین شقایق پر پر
ای پانزده پر متبرک خونین
بر بادرفته از سر این ساقه جوان
مفاهیم این بند شعر قابل تأمل اند:
نازنین
گل صحرایی
شقایق آتشین پر پر
(پر پر شده، متلاشی شده و یا پر پر، حاوی گلبرگ های بیشمار)
پر متبرک خونین
ساقه جوان
۱
نازنین
نازَنین
نامی ایرانی برای دختران است.
نازَنین
به معنی عشوهگر و خرامه است.
نازَنین
خطابیه ای برای کسانی است که عزیزند.
در این مفهوم هنری ـ پوئّه تیکی ـ استه تیکی ـ اروتیکی سیاوش
از جوانی اعضای گروه سیاهکل پرده برمی افتد.
جوانی جوانان فدایی
در همه اشعار سیاوش در این دوره تماتیزه می شود (موضوعیت کسب می کند.)
مثال:
وام نداشتن به مرگ در شعر زیر معنایی جز جوانی و جوانمرگ شدن ندارد:
پویندگان
آنان به مرگ وام ندارند
آنان که زندگی را لاجرعه سر کشیدند
آنان که ترس را
تا پشت مرزهای زمان راندند
آنان به مرگ وام ندارند
آنان فراز بام تهور
افراشتند نام
آنان
تا آخرین گلوله جنگیدند
آنان با آخرین گلوله خود مردند
آری به مرگ وام ندارند
آنان
عشاق عصر ما
پویندگان راه بلا راه بی امید
مادر ! بگو که در تک این خانه خراب
گل های آتشین
در باغ دامن تو چه سان رشد می کنند ؟
این خواهر و برادر من ایا
شیر از کدام ماده پلنگی گرفته اند ؟
پیش از طلوع طالع
امشب ستارگان به بستر خون خسته خفته اند
بیدار باش را
در کوچه های دور
در شاهراه خلق به آوا درآورید
دلخستگان به بستر خون تازه خفته اند
معنی تحت اللفظی:
جست و جو کنندگان عملی
جوانان فدایی
بدهکار پیک احل (عزرائیل) نیستند.
(سالها قبل از رسیدن پیک اجل و مردن به مرگ طبیعی می میرند.)
مشخصه آنان این است
که
جام شراب شهادت را تا جرعه آخر یکباره سر می کشند.
ترس را تا پشت مرزهای زمان می رانند
(به طور بیسابقه ای متهور و بی باکند)
نام خود را بسان پرچمی بر بالای بام بی باکی بر می افرازند.
(نام آورانی اند که نام شان جاودانه خواهد ماند.)
تا آخرین فشنگ می جنگند
و
با اخرین گلوله خود می میرند
(دست به انتحار می زنند)
جوانان فدایی
عشاق دوران ما هستند،
رهروان راه بلا و راه عاری از امیدند.
معلوم نیست
که
در دامن مادران در خاک این خرابه
گل های آتشین چگونه رشد می کنند.
معلوم نیست
که
دختران و پسران فدایی
شیر از پستان کدام پلنگی نوشیده اند که این چنین جسورند.
امروز
ستارگان خلق
در سحرگاهان تیرباران شده اند.
شیپور بیدار باش سحرگاهی را در راه های دور به صدا در آورید
تا خواب تازه خفتگان بر بستر خون آشقته تگردد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر