۱۴۰۴ خرداد ۷, چهارشنبه

درنگی در رنگ ها و نیرنگ ها (۴)

  

نازی زادگان در ناز و نعمت 

 

درنگی

از

شین میم شین


توله‌های فاشیسم هرگز روز شکستشان را جشن نخواهند گرفت

لطفی

عنوان این مطلب حریف 

را

باید مورد تأمل قرار داد.

 

فاشیسم چیست؟

۱

  • فاشیسم به جنبش سیاسی ارتجاعی ئی اطلاق می شود که در اولین مرحله بحران عمومی سرمایه داری پدید می آید.

  • مراجعه کنید
  •  به
  •  بحران عمومی سرمایه داری

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8547

۲

  • فاشیسم ضمنا به جریان ایده ئولوژیکی ئی اطلاق می شود که با منافع طبقاتی مرتجع ترین گروه های بورژوازی انحصاری مطابقت داشته و در کشورهای زیر به قبضه قدرت نایل آمده است:

الف

  • در ایتالیا

ب

  • در آلمان

پ

  • در اسپانیا

ت

  • در ژاپن

۳

  • به قول دیمیتروف، فاشیسم به مثابه فرم نمودین به ویژه سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، «دیکتاتوری علنی و عریان ارتجاعی ترین، شووینیستی ترین و امپریالیستی ترین عناصر سرمایه مالی است.»

  • مراجعه کنید 
  • به

سرمایه داری انحصاری ـ دولتی

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6889

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/6888

۴

  • فاشیسم حاکی از عجز سرمایه مالی از تحت تابعیت خود در آوردن توده های خلق و به ویژه جنبش کارگری با وسایل تاکنونی دموکراسی پارلمانتاریستی بورژوایی و حفظ قدرت خویش است.

۵

  • فاشیسم حاکی از درجه معینی از ذوب قدرت سرمایه مالی با قدرت دولتی است.

۶

  • فاشیسم حاکی از گرایش سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به تحت تابعیت و تبعیت خود (تحت تابعیت و تبعیت فرم انحصاری ـ دولتی) در آوردن کلیه حوزه های جامعه و نیل به حداکثر تمرکز (تغلیظ) کلیه نیروهای اقتصادی و سیاسی است.

 

۷

  • وظیفه فاشیسم بنا بر منافع طبقاتی بورژوازی انحصاری، قبل از همه به شرح زیر است:

الف

  • سرکوب طبقه کارگر و حزب انقلابی رزمنده طبقه کارگر با ترور خونین

ب

  • سرکوب کلیه نیروهای دموکراتیک با ترور خونین

پ

  • سرکوب سازمان های کلیه نیروهای دموکراتیک با ترور خونین

ت

  • از کار انداختن دموکراسی پارلمانی بورژوایی

ث

  • سازماندهی پایگاه توده ای برای سرمایه مالی از طریق عوامفریبی بی نظیر اجتماعی و ملی

۸

  • ایده ئولوژی فاشیسم که هسته اش را آنتی کمونیسم تشکیل می دهد، ملغمه ای از «تئوری» های زیر است:

الف

  • «تئوری» های شووینیستی افراطی

ب

  • «تئوری» های راسیستی افراطی

پ

  • «تئوری» های ایراسیونالیستی (ضد عقلی، مبتنی بر خردستیزی)

ت

  • «تئوری» های مبتنی بر عرفان گرایی

ث

  • «تئوری» های مبتنی بر عوام فریبی اجتماعی

  • مراجعه کنید 
  • به
  •  آنتی کمونیسم، ایراسیونالیسم (خردستیزی)

آنتی کمونیسم

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9370

ایراسیونالیسم

(خردستیزی)

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10895

ایراسیونالیسم (خردستیزی) مدرن و مدافعه از خرد

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11007

ایراسیونالیسم (خردستیزی) دیروز و امروز

لوکاچ

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11159

۹

  • مرتجع ترین گروه های بورژوازی انحصاری کشورهای مختلف می توانند برای برقراری دیکتاتوری فاشیستی از حقایق امور زیر بهره جویند:

الف

  • از تفرقه و پراکندگی نیروهای دموکراتیک

ب

  • از تفرقه طبقه کارگر که ناشی از سیاست آنتی کمونیستی جناح راست رهبری حزب سوسیال ـ دموکرات و سنگ اندازی اش در مقابل تشکیل وحدت عمل

  • مراجعه کنید 
  • به 
  • وحدت عمل

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8505

۱۰

  • در آلمان، فاشیسم را سرمایه انحصاری آلمان در ۳۰ ماه ژانویه در سال ۱۹۳۳ به قدرت می رساند.

۱۱

  • فاشیسم آلمان یکی از ارتجاعی ترین فرم های فاشیسم بود.

(دلیلش ضمنا این است

که

طبقه کارگر آلمان و حزب کمونیست آلمان

قوی ترین طبقه کارگر و خردمندترین حزب کمونیست

در کشورهای امپریالیستی بود.

مترجم)

۱۲

  • فاشیسم آلمان بیرحمانه ترین و قساوت آمیزترین ستم و سرکوب را که در تاریخ بی سابقه بود، بر خلق آلمان روا داشت.
  • مثلا اردوگاه های کشتار نازی

  • مراجعه کنید
  • به
  •  اردوگاه های کشتار نازی

۱۳

  • فاشیسم آلمان برای رسیدن به آماج های گسترش طلبانه بی حد و حصر امپریالیستی به نفع سرمایه مالی آلمان در سال ۱۹۳۹ (یعنی ۶ سال پس از رسیدن به قدرت) به جنگ جهانی دوم دامن زد و دو سال بعد، یعنی در سال ۱۹۴۱ خاک اتحاد شوروی را مورد تجاوز قرار داد تا هم مسلحانه مانع گذار گلوبال (تمام ارضی) از کاپیتالیسم به سوسیالیسم گردد که با انقلاب سوسیالیستی اکتبر شروع شده بود و هم اتحاد شوروی را نیست و نابود سازد و سیطره تقسیم ناپذیر امپریالیسم جهانی را مجددا پدید آورد.

۱۴

  • با مبارزه اتحاد جماهیر شوروی و دیگر دول ائتلاف آنتی فاشیستی در جنگ جهانی دوم، فاشیسم آلمان و ایتالیا و ژاپن به مثابه فرم حاکمیت درهم کوبیده شد و به مثابه جریان سیاسی عمدتا از کار انداخته شد.

۱۵

  • تحت شرایط دومین و سومین مرحله بحران عمومی سرمایه داری و تحت شرایط تغییر تناسب قوا در مقیاس بین المللی به نفع سوسیالیسم، نیروهای سرمایه انحصاری هنوز نتوانسته اند دوباره به رژیم های پروفاشیستی ـ تروریستی را روی آورند.
  •  
  • مراجعه کنید 
  • به 
  • بحران عمومی سرمایه داری.

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8547

 

(البته دول امپریالیستی

از رژیم های شبه فاشیستی در اسپانیا و پرتغال و یونان و شیلی و غیره

حداکثر حمایت را کرده اند.

فقط در حرف به نیت عوامفریبی انتقاد بند تنبانی از انها کرده اند.

مترجم)

۱۶

  • توسعه انحصاری ـ دولتی در گرایشش، به فرم های حکومتی خودکامه (اوتوریتر) منجر می شود که فرم افراطی اش فاشیسم است.

۱۷

  • درجه جامه عمل پوشی این گرایش انحصاری ـ دولتی به تناسب قوا در مقایس ملی هر کشور و به تناسب قوای بین المللی وابسته است.

۱۸

  • نیروی مخالف گرایشات ضد دموکراتیکی، ارتجاعی و پروفاشیستی در سیاست سرمایه انحصاری را، جبهه ضد امپریالیستی پهناور کلیه زحمتکشان تشکیل می دهد.

۱۹

  • هسته این جبهه ضد امپریالیستی را فقط طبقه کارگر تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش می تواند تشکیل دهد.

  • مراجعه کنید 
  • به  
  • حزب مارکسیستی ـ لنینیستی
  •  

(این ضمنا بدان معنی است

هر جریان ضد امپریالیستی،

مترقی به معنی واقعی کلمه نیست.

امروزه

هم

فوندامنتالیسم اسلامی

مدعی داشتن گرایش ضد امپریالیستی

است

هم

اولیگارشیسم

و

هم

حتی

جریانات پروفاشیستی.

مترجم)

پایان 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر