پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین میم شین
۱
· دوران به مقطع تاریخی معینی در تاریخ جامعه بشری اطلاق می شود.
۲
· دوران شاخص (مشخص کننده) مقطعی از روند توسعه تاریخی است، که تا رسیدن بدان، گذشته مغلوب می گردد و آینده قوام می یابد.
۳
· دوران تعیین کننده خطوط اصلی زمان حال تاریخی در رابطه با گذشته و آینده است.
۴
· دوران ـ علاوه بر این ـ تعیین کننده نیروی جامعتی اصلی پیشرفت اجتماعی در شرایط تاریخی مشخص است.
۵
· به قول لنین :
۱
· «اینجا سخن از دوران تاریخی بزرگی است.
۲
· در هر دوران ـ همان طور که تا کنون بوده، به همان سان نیز در آینده ـ زیرجنبش های منفردی وجود دارند، که گاهی پیشرونده و گه پسرونده اند.
(ما مفهوم زیرجنبش را به تقلید از مفهوم ریاضی زیرمجموعه ساخته ایم.
مترجم)
۳
· در هر دوران ـ همان طور که تا کنون بوده، به همان سان نیز در آینده ـ انحرافاتی از نوع میانگین جنبش ها و سرعت میانگین آنها وجود دارد و وجود خواهد داشت.
۴
· ما نمی توانیم بدانیم که جنبش های منفرد تاریخی هر دوران، با چه سرعتی و با چه موفقیتی توسعه می یابند.
۵
· ما ـ اما ـ می توانیم بدانیم و واقعا هم می دانیم، که کدام طبقه اجتماعی در کانون این و یا آن دوران ایستاده است و محتوای ماهوی آن دوران را، سمت و سوی اصلی توسعه آن را، مهمترین خود ویژگی های شرایط تاریخی آن را تعیین می کند.
(لنین از مفهوم مرکب «محتوای ماهوی» استفاده می کند.
در آثار مارکس هم به جفت دیالک تیکی این مفهوم مرکب، یعنی به مفهوم «فرم نمودین» برمی خوریم.
آندو
دو دست افزار دیالک تیکی را با هم ترکیب می کنند:
دیالک تیک فرم و محتوا
را
با دیالک تیک نمود و ماهیت.
از ترکیب آندو،
دست افزار دیالک تیکی جدیدی تشکیل می یابد، به نام دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی.
مترجم)
۶
· ما فقط بر این مبنا، یعنی اگر ما ـ در وهله اول ـ ملاک های تفاوت اساسی «دوران» های مختلف را (و نه فصول منفرد تاریخ کشورهای منفرد را) در نظر بگیریم، آنگاه می توانیم به تدوین صحیح تاکتیک خود نایل آییم.
۷
· و فقط شناخت خطوط اساسی هر دوران معین می تواند به مثابه پایه ارزیابی خود ویژگی های منفرد این و یا آن کشور به خدمت گرفته شود.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۲۱، ص ۱۳۴)
· مراجعه کنید به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی، دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم.
فرماسیون اقتصادی جامعه
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7254