۱۴۰۳ اسفند ۱۳, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۶۸)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت هشتم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص  ۸۷ ـ ۸۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

دیوان حافظ و سعدی جولانگاه وارونه سازی های رنگارنگ است:

 

حافظ

ای توانگر، نفروش این همه نخوت، که تو را

سر و زر در کنف همت درویشان است

معنی تحت اللفظی:

سر و زر (دار و ندار) اغنیا از فقرا ست.

بنابرین اغنیا نباید خود بزرگ نمایی بکنند.

 

ساده لوحان پندار باف از این جور اشعار خواجه،

نتیجه می گیرند که خواجه خیلی خلقی و طرفدار فقرا بوده است.

ولی از این خبرها نبوده است.

از بیت بعدی این غزل معلوم می شود که من ـ زور خواجه چیست:

من غلام نظر آصف عهدم، کاو را

صورت خواجگی و سیرت درویشان است.

معنی تحت اللفظی:

من نوکر و خاگ پای سلطان شیرازم.

سلطانی که ظاهرش خواجه واره است و باطنش درویش واره.

 

اکنون می توان فهمید که چرا ما   

دیوان حافظ و سعدی را جولانگاه وارونه سازی های رنگارنگ می دانیم:

پادشاه اصلا نمی تواند عالی ترین عضو طبقه استثمارگر و چپاولگر و ستمگر باشد

و

ضمنا

باطن فقرایی داشته باشد.

 

در دیالک تیک نمود و بود (ظاهر و ذات، ظاهر و باطن، پدیده و ماهیت)

نقش تعیین کننده از آن بود (ذات و ماهیت و باطن) است.

از ذره ذره ظاهر، علائم ذات عربده می کشند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر