۱۴۰۳ بهمن ۲۶, جمعه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره المائده) (۳۵۰)

            

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی


﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾
[ المائدة: ۵۴]

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، هر كه از شما از دينش بازگردد چه باك؛

 زودا كه خدا مردمى را بياورد كه دوستشان بدارد و دوستش بدارند. 

در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر كافران سركش؛ 

در راه خدا جهاد مى‌كنند و از ملامت هيچ ملامتگرى نمى‌هراسند.

 اين فضل خداست كه به هر كس كه خواهد ارزانى دارد، و خداوند بخشاينده و داناست.

۱

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، هر كه از شما از دينش بازگردد چه باك؛

 زودا كه خدا مردمى را بياورد كه دوستشان بدارد و دوستش بدارند.

 

کریم

در این بخش از این آیه، 

چنان با مؤمنین  حرف می زند که مادران و پدران با کودکان خردسال حرف می زنند:

اگر کودکی به حرف مامان و بابایش گوش ندهد،

هراسی نیست.

مامان و بابا می توانند کودکی به دنیا بیاورند که هم او عاشق آندو باشد و هم آندو، عاشق او باشند.

۲

در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر كافران سركش؛ 

در راه خدا جهاد مى‌كنند و از ملامت هيچ ملامتگرى نمى‌هراسند.

مشخصه مؤمنین ایدئال کریم در این بخش از این آیه، تعیین می شوند:

تواضع در مقابل مؤمنین

تکبر (سرکشی) در مقابل کافرین

جهاد در راه خدا

و

بی اعتنایی به سرزنش این و آن.


کریم

در این بخش از این آیه،

فاتحه ای هم بر دیالک تیکیت (دیالک تیک وارگی) دیالک تیک تواضع و تکبر می خواند 

و

هم فاتحه ای  بر محتوای اخلاقی تواضع و تکبر.

نتیجه این می شود که تفاوتی بین تواضع و تکبر وجود ندارد.

یعنی

تواضع از فضایل اخلاقی و تکبر از معایب اخلاقی نیست.

مؤمنین ایدئال کریم

هم اهل  تواضع اند و هم اهل  تکبر.

تعیین کننده این است که آنها در مقابل چه کسی (مؤمنی و یا کافری) قرار داشته باشند.

 

خود خدا هم در اتیک (اخلاق) کریم از همین قرار است:

هم راستگو ست و هم دروغگو.

هم رحیم است و هم دژخیم.

هم مهربان است و هم نامهربان.

هم زجر می دهد و هم اجر.


کریم

در این بخش از این آیه، حتی اوبژکت مورد نظر را سلب اوبژکتیویته (عینیت) می کند.
سوبژکتیویزه می کند:
خود فرد مورد نظر و شخصیت و آدمیت و لیاقت و خدمت و خیانت او مهم نیست.
مهم
ایمان و کفر او به آیات الهی است.
یعنی
چیز سوبژکتیوی است. 

۳

 اين فضل خداست كه به هر كس كه خواهد ارزانى دارد، و خداوند بخشاينده و داناست.

کریم

در این بخش از این آیه،

کمافی السایق

هندوانه زیر بغل خدا می چپاند:

فضل خدا 

بخشایش دلبخواهی به این و یا آن است.

نتیجه منطقی حاصله این می شود که خدا نه تنها بخشاینده است، بلکه علاوه بر آن علامه است.

آدم بی اختیار یاد امثال ترامپ می افتد

که انتظار جایزه نوبل دارند.

 

ادامه دارد. 


 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر