۱۴۰۳ اسفند ۱۰, جمعه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره المائده) (۳۵۶)

              

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَىٰ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾
[ المائدة: ۶۹]

هرآينه از ميان آنان كه ايمان آورده‌اند و يهود و صابئان (پیروان حضرت یحیی) و نصارا هر كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته باشد و كار شايسته كند بيمى بر او نيست و محزون نمى‌شود.

کریم

اکنون قطب تطمیع (امید) دیالک تیک تهدید و تطمیع (بیم و امید)

را

در مورد دگر مذهبان مطرح می سازد.

ایمان به خدا و روز قیامت

را.

دیالک تیک تطمیع و تهدید

را

در فرنگستان دیالک تیک شلاق و شیرینی می نامند.

﴿لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلًا ۖ كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ﴾

[ المائدة: ۷۰]

ما از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم و پيامبرانى برايشان فرستاديم. 

هرگاه كه پيامبرى چيزى مى‌گفت كه با خواهش دلشان موافق نبود، گروهى را تكذيب مى‌كردند و گروهى را مى‌كشتند.

کریم 

در این آیه به توصیف خلق و خوی خلق یهود می پردازد:

خلق یهود

به شرطی فرامین حضرت موسی را تأیید و تصدیق می کردند که با منافع شان سازگار باشد.

در غیر اینصورت، فرامین الهی را تکذیب می کردند و چه بسا حتی دست به کشتار گروه دیگر (مثلا مخالفین) می زدند.

دیالک تیک تصدیق و تکذیب

یکی از دیالک تیک های معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) کریم است.


﴿وَحَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَصَمُّوا ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا كَثِيرٌ مِّنْهُمْ ۚ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ﴾
[ المائدة: ۷۱]

و پنداشتند كه عقوبتى نخواهد بود. 

پس كور و كر شدند. 

آنگاه خدا توبه‌شان بپذيرفت. 

باز بسيارى از آنها كور و كر شدند. 

هر چه مى‌كنند خدا مى‌بيند.

خدا هم آنها را کور و کر کرد.

بعد توبه کردند و خدا آنها را مجددا بینا و شنوا کرد.

دوباره اکثر آنها کور و کر شدند.

خدا بینا ست.


﴿لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ﴾
[ المائدة: ۷۲]

به تحقيق آنان كه گفتند كه خدا همان مسيح پسر مريم است، كافر شدند. 

مسيح گفت: 

 اى بنى اسرائيل، اللّه پروردگار من و پروردگار خود را بپرستيد. 

زيرا هر كس كه براى خداوند شريكى قرار دهد خدا بهشت را بر او حرام كند، و جايگاه او آتش است و ستمكاران را ياورى نيست.

﴿لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۚ وَإِن لَّمْ يَنتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾
[ المائدة: ۷۳]

آنان كه گفتند:

 اللّه سومين سه است، كافر شدند.

 در حالى كه هيچ خدايى جز اللّه نيست. 

اگر از آنچه مى‌گويند باز نايستند به كافرانشان عذابى دردآور خواهد رسيد.

 

کریم

در این دو آیه 

به انتقاد از مسیحیان می پردازد که به تثلیث باور دارند و لذا مشرک محسوب می شوند و به عوض برخوردرای از نعمات بهشت، دچار عذاب الیم می شوند و ضمنا جزو ستمکارانند.

ستمگر

در قاموس کریم کسی است که پیمانشکن باشد.

مسیحیان پیمانی را که در روز الست با خدا بسته اند، شکسته اند و لذا ستمگر محسوب می شوند.

﴿أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾
[ المائدة: ۷۴]

آيا به درگاه خدا توبه نمى‌كنند و از او آمرزش نمى‌خواهند؟ 

خدا آمرزنده و مهربان است.

کریم به مسیحیان توصیه می کند که توبه کنند و عفو بخشش طلب کنند.

چرا و به چه دلیل؟

برای اینکه خدا توبه پذیر و مهربان است.

توبه فرمایی

صفت اصلی اشراف برده دار و روحانی است.

چون برده تواب قابل استثمار است و نه برده یاغی و طاغی. 


﴿مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ ۖ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ ۗ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ﴾
[ المائدة: ۷۵]

مسيح پسر مريم جز پيامبرى نبود، كه پيامبرانى پيش از او بوده‌اند، و مادرش زنى راستگوى بود كه هر دو غذا مى‌خوردند.

 بنگر كه چگونه آيات را برايشان بيان مى‌كنيم.

 سپس بنگر كه چگونه از حق روى مى‌گردانند.

کریم

در این آیه

تغذیه را دلیلی بر خدا نبودن حضرت مریم و  حضرت عیسی می داند.

یعنی

مشحصه مرکزی مهم خدا، عدم تغذیه است.

چنین چیزی محال است.

هیچ سیستمی در کل هستی یافت نمی شود که تابع  دیالک تیک جذب و دفع نباشد.

مثال:

ماشینی که بدون بنزین و یا گازوئیل و برق و غیره بتواند حرکت کند، وجود ندارد.

 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر