۱۴۰۳ آذر ۱۸, یکشنبه

درنگی در شعری از پروین اعتصامی تحت عنوان «بلبل و گل» (۵)

 
 

رخشنده اعتصامی

 (۱۲۸۵ –  ۱۳۲۰)، 

معروف به  پروین اعتصامی 

 

درنگی

از 

میم حجری
 
پا به هرجا که نهی برگ گلی است
همه جا شاهد رعنائی هست

معنی تحت اللفظی:
در گلستان هر گوشه که بنگری، گلی هست.
همه جا زیبارویی وجود دارد.
 
پروین
در این بیت شعر، 
دیالک تیک طبیعتی و جامعتی
 را 
به شکل دیالک تیک برگ گل زیبا و شاهد رعنا بسط و تعمیم می دهد 
و
 به خواننده و شنونده شعر معرفی می کند.
 
منظورش این است که نه قحط گل است و نه قحط زیبایی.
ضمنا زیبایی، عینی است و نه میلی.
بلبل هم نباشد، گل زیبا ست.
 
باغبانان همگی بیدارند
چمن و جوی مصفائی هست

معنی تحت اللفظی:
در گلستان باغبانان  بیشماری بیدار و در کارند.
به همین دلیل، گل و چمن و جوی مصفا وجود دارد. 
 
پروین
در این بیت شعر،
دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت
را
به شکل دیالک تیک مولد (تولید کننده) و مولود (تولید شده) 
و
به شکل دیالک تیک باغبان و گلستان بسط و تعمیم می دهد.
 
پروین
ضمنا
از قول گل، اثبات می کند که گل تک واحدی تحفه نطنز نیست.
هر گلی بود و نبود و زشتی  وزیبایی خود
را
مدیون زحمتکشان است.
اگر باغبانان زحمتکش نباشند، جهان به گلخنی تهوع انگیز مبدل می شود.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر