درنگی
از
شین میم شین
دکتر بهروز آرمان
افرزوزه ای بر فراز "گفتمان های" خواستگرا
شاید خطای تایپی رخ داده باشد،
«افرزوزه»، افروزه باشد.
در این صورت معنی این عنوان این نوشته حریف، تنویر خرافات وولونتاریستی خواهد بود.
مؤسس وولونتاریسم (اراده گرایی)، شوپنهاور، معلم فریدریش نیچه بوده است
فرق و تفاوت و تضاد شوپنهاور با نیچه،
شبیه فرق و تفاوت و تضاد بروجردی با خمینی در پله تکاملی ـ جامعتی پایین تری (فئودالی) است.
شوپنهاور و بروجردی
به تحول انقلایی جامعه بشری تمکین می کنند و آیه یأس می خوانند .
نیچه و خمینی
ارتجاع ایستاده بر لب گور تاریخی اش
را
شیر می کنند و به جنگ با تحول انقلابی جامعه سوق می دهند.
هشدارهایِ "فریدریش نیچه" در کتاب "چنین گفت زرتشت"، آن هم پس از "سیاهکاری" هایِ دین سالارانِ کاتولیک در سده های میانه ی اروپا، هنوز هم برای ما آموزنده است:
"برادرانم،
به زمین پایبند بمانید و به کسانی نباوَرید (باور نکنید)، که از آرزوهای
فرازمینی می سُخنند (سخن می گویند) ، زهرآمیزند آنان، چه آن را بدانند و
چه" نه
آنگاه که کاهنانِ نادان و نان ده، در گوش "بارکننده یِ خاکسترِ"
سیمرغ به مردم، می خواندند که: زرتشت! "به مردم چیزی نده، بلکه از آنان
بستان، و اگر به ایشان می دهی، بیش از پشیزی نده و بگذار آن را نیز گِِدایی
کنند" (نیچه)، او سرافرازانه به راه ِ فرداهای ِ "فروزان" می پیوست.
ما برای کشف حقیقت از بلبشوی این هارت و پورت های فرمالیستی ـ ادبی
نخست، این فراز از این مطلب حریف را تجزیه و سپس تحلیل می کنیم:
۱
"برادرانم،
به زمین پایبند بمانید و به کسانی نباوَرید (باور نکنید)، که از آرزوهای
فرازمینی می سُخنند (سخن می گویند) ، زهرآمیزند آنان، چه آن را بدانند و
چه" نه
مفاهیم مهم این حدیث حریف از فریدریش نیچه به شرح زیرند:
پای بندی به زمین
بی باوری به روحانیت
زهرآمیزی روحانیت
بی اعتنایی به دانش و جهل روحانیت.
۱
برادرانم،
به زمین پایبند بمانید
منظور نیچه از پای بندی به زمین، بی اعتنایی به آسمان است.
نیچه خردستیز
به لحاظ فلسفی ـ اسلوبی (متدیکی)
دیالک تیک زمین و آسمان
(ماده و روح، وجود و شعور، وجود جامعتی و شعور جامعتی)
را
در هم می شکند.
زمین (ماده، وجود، وجود جامعتی) را مطلق می کند و آسمان (روح، شعور، شعور جامعتی) را تحقیر می کند و هارت و پورت کنان دور می اندازد.
بدین طریق،
به تبلیغ ماتریالیسم مکانیکی و اسلوب (متد) متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) می پردازد.
جذابیت نیچه برای بیگانگان با الفبای ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی همین جا ست.
حریف حواس پرت از مرحله پرتی ادعا می کرد
که برای کمونیست شدن باید نیچه ئیست شد.
چپ هپیلی هپوی بی خبر از فلسفه مارکسیستی،
عینا و عملا
چپ نیچه ئیستی و فاشیستی است.
فرازی از تحلیل احسان طبری راجع به نیچه ئیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12013
۲
به کسانی نباوَرید (باور نکنید)، که از آرزوهای
فرازمینی می سُخنند (سخن می گویند)
«تعریف» (تحریف) نیچه (و حریف) از روحانیت
در این هارت و پورت ادبی نیچه تبیین می یابد:
روحانیت
در قاموس حضرات، کسانی اند که مبلغ آرزوهای فرا زمینی اند.
این «تعریف» نیچه از روحانیت، به ظاهر غلط نیست.
ولی صحت ظاهری حرفی، حتما نباید به معنی علمیت و حقیقت (حقیقی بودن) و حقانیت آن باشد.
فرق و تفاوت و تضاد تعاریف مارکسیستی با «تعاریف» نیچه ئیستی، فئودالیستی، فاشیستی و فوندامنتالیستی ـ اسلامی همین جا ست.
روحانیت
(بی اعتنا به تبلیغ آرزوهای ماورای زمینی)
یک قشر اجتماعی است.
روحانیت
به مثابه یک قشر اجتماعی،
دارای تعلقات طبقاتی مختلف، متفاوت و حتی متضاد است.
دیالک تیک روحانیت و طبقات اجتماعی،
فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی است
و
نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن زیربنای اقتصادی (حاکمیت طبقاتی، طبقات اجتماعی) است.
روحانیت
تابع سر سپرده طبقات حاکمه در طول تاریخ بوده است.
طبقات حاکمه ای که مرتب عوض شده اند.
به همین دیل
روحانیت
علیرغم حفظ فونکسیون ایده ئولوژیکی خود (تبلیغ آرزوهای ماورای زمینی)
تحول ماهوی ـ طبقاتی یافته است.
روحانیت جامعه برده داری کجا و روحانیت جامعه فئودالی و سرمایه داری و سوسیالیستی کجا؟
وقتی از فرمالیسم در هارت و پورت های نیچه و حریف سخن می رود،
به همین دلیل است:
پیروان فرمالیسم
دیالک تیک فرم و محتوا
را
در هم می شکنند.
محتوا را تحقیرکنان در گرد و غبار هارت و پورت های ادبی دهن پرکن توخالی، دور می اندازند و فرم را به عرش اعلی می برند.
در این هارت و پورت نیچه
محتوا و ماهیت طبقاتی روحانیت ماستمالی و مستور و معدوم می گردد و تبلیغ آرزوهای ماورای زمینی
یکه تاز میدان می ماند و عوامفریبی میسر می شود و رونق و اوج می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر