۱۴۰۳ آذر ۱۸, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۱۹)

       

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت چهارم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۵ ـ ۸۶)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

چو خواهنده محروم گشت از دری

چه غم گر شناسد در دیگری

معنی تحت اللفظی:

اگر گدایی از دری رانده شود.

به در دیگری برای گدایی می رود.

  

سعدی

 در این بیت شعر،

دیالک تیک خدا و پیر

را

به شکل دیالک تیک توانگر و خواهنده (گدا) بسط و تعمیم می دهد و از قانونمندی های جامعه طبقاتی پرده برمی دارد:

اگر گدائی از دری نومید شود، به شرطی غمی نخواهد داشت، که در دیگری را بشناسد.

 

ما این طرز نگرش را خارجی سازی می نامیم.

 

گدای رانده شده از در، فکر دیگری جز در دیگر، به خاطرش خطور نمی کند.

 

او دیالک تیک داخلی ـ خارجی را به شکل دیالک تیک هیچ و همه چیز مسخ و مثله و مخدوش می کند.

او در بهترین حالت، نقش تعیین کننده را از آن خارجی می داند. 



در گزارش حیدر عمواوغلی می خوانیم:

«در نظرمردم، اجنبی منفور، منشاء همه بدبختی ها و بلاها ست.»

(عبدالحسین آگاهی، «تاریخ احزاب در ایران.»)

 

اما برخلاف پندار باطل رایج، نقش تعیین کننده در دیالک تیک داخلی ـ خارجی از آن داخلی است.

 اگرچه تردیدی در نقش معین، مهم و مشروط خارجی نیست.

گدا باید به خود برگردد و نیروها و استعدادهای تولیدی و خلاق خود را در خود کشف کند و به کار اندازد.

گدا باید ترک گدائی کند و همراه با مولدین دیگر

 همبودی تشکیل دهد که دیگر گدائی یافت نشود.

مسئله خارجی سازی را نباید فقط به مسئله بنده پیر عاجز بی پناه و تنها محدود کرد.

خارجی سازی یکی از جلوه های متد متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) برخورد به قضایا ست که دامن بسیاری از دکترها و پروفسورها را گرفته که در رأس احزاب و سازمان های سیاسی و اجتماعی نشسته اند.

 

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر