۱۴۰۳ آبان ۳۰, چهارشنبه

درنگی در فرازهایی از «بابا گوریو» (۳)


درنگی

از 

میم حجری

خواستن این که مردی بزرگ یا ثروتمند باشم ،

 آیا نشانه ی آن نیست 

که تصمیم دارم 

دروغ بگویم ، 

کمر خم کنم ، 

روی زمین بخزم ، 

بلند شوم ، 

چاپلوسی کنم ، 

دو رو باشم ؟

معنی تحت اللفظی:

پیش شرط مردی بزرگ ویا ثروتمند شدن، گرفتن پیشاپیش تصمیم به دروغگویی، تعظیم، چاپلوسی و ریا ست.

بالزاک در این شعارش، محتوای شعار قبلی اش را به باد فراموشی می سپارد

و

جای جنایت تر و تمیز را با دروغ و چاپلوسی و ریا پر می کند.

یعنی

برای انباشت ثروت و سرمایه در قطبی از جامعه،

منشاء رفتاری (اخلاقی) اختراع می کند.

اگر بیوگرافی و طرز رفتار این و آن ثروتمند و سرمایه دار را در نظر بگیریم،

 بیشک به دروغگویی و چاپلوسی و ریاکاری اش برمی خوریم و به بالزاک حق می دهیم.

ولی علیرغم این شناخت حسی از این و یا ان ثروتمند و سرمایه دار،

منشاء انباشت ثروت و سرمایه در قطبی از جامعه،

اقتصادی ـ جامعتی است و نه رفتاری و یا احلاقی.

زیربنایی ـ اقتصادی است و نه روبنایی ـ ایده ئولوژیکی.

 

اخلاق مثل دیگر عناصر روبنایی ـ ایده ئولوژیکی ساز دوم را می زند و تابع زیربنای اقتصادی (حاکمیت طبقاتی، فرم مالکیت بر وسایل تولید، طبقه حاکمه) است.


دروغگویی و چاپلوسی و ریاکاری

در جوامع برده داری وفئودالی بیشتر از جامعه سرمایه داری رواج دارد.

اگر به حرف های روزمره مردم دقت شود، این حقیقت امر روشن می شود:

نوکرتم

چاکرتم

بنده اتم.

کنیزتم

غلامتم

خاک زیر پاتم

آقایی

اربابی

سروری
خانمی.
 
همه این مفاهیم 
مفاهیم جوامع برده داری و  فئودالی اند.
 
بورژوازی
نیازی به دروغ و چاپلوسی و تزویر و ریا ندارد.
 
بورژوازی با پرولتاریا قرارداد می بندد.
برای ۸ ساعت و یا ۱۰ ساعت کار او، دستمزدی تعیین می کند.
یعنی
نبروی کار او را بسان کالایی می خرد.
 
بختیاری بورژوا (سرمایه دار) از این بابت است
که کالای نیروی کار، با بقیه کالاها تفاوت دارد.
 
نیروی کار 
مرغی است که تخم دو زرده می گذارد:
زرده ای به ازای دستمزد و زرده ای دیگری به ازای بهره مازاد بر دستمزد.

منشاء انباشت ثروت و سرمایه در بهره کشی از نیروی کار کارگران و دیگر زحمتکشان است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر