۱۴۰۳ آذر ۱۰, شنبه

درنگی در مکررات مکرمات (۶۸)


درنگی

از 

میم حجری

 

افراد
می بینند، می شنوند و حرف می زنند.
اما
متأسفانه
بد می بینند
کم می شوند
و
بیشتر حرف می زنند.
فرنگی


ویرایش مارکسیستی:
افراد
می نگرند و گاهی زل می زنند
ولی
نمی بینند.
دیدن با زل زدن و نگاه کردن تفاوت دارد.

 
افراد
می شنوند
بی آنکه بشنوند.

 
ما با دو نوع شنیدن سر و کار داریم:
شنیدن پاسیو (منفعل) که اصلا به معنی شنیدن نیست.
شنیدن اکتیو (فعال)
که فرمی از کار است و انرژی زدا ست.

 
ما بخش اعظم کتاب ها را به صورت کاست شنیده ایم 

که مثل مطالعه خسته کننده بوده است.

افراد
حرف نمی زنند.
اصلا نمی توانند حرف بزنند.
افراد
فقط
وراجی می کنند.
پیش شرط حرف زدن
تفکر پیشاپیش است.

 
سخن = غلاف اندیشه 

(مارکس)

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر