مارتین هایگر
فیلسوف نازی از نازی آباد آلمان
(۱۸۸۹ – ۱۹۷۶)
درنگی
از
شین میم شین
مارتین هایدگر
قبل از مرگش در آخرین مصاحبه اش گفته بود:
<فقط> یک خدا می تواند ما را نجات دهد.
هایدگر به خدایان (متعدد) معتقد بود.
چون خدایان را نیز جزء هستندگان (موجودات) می دانست
که عمر تاریخی معین دارند.
ولی می دانست که با پایان هر دوره تاریخی
خدای آن دوره هم می میرد
و
خدائی جدید ظهور می کند
که غبار از - خود - بیگانگی را از چهره انسان می زداید و او را دوباره با <هستی> پیوند می دهد.
یک دنیای جدید که در آن یک <معنویت> نو قوام بخش رابطه انسان با خودش، با همنوع خودش و با جهانِ پیرامون خودش باشد.
هایدگر در کل منتقد سوبجکتیویسم دکارتی و <تکنولوژی> به مثابه بستر سازان تمدن جدید و زندگی انسان ها بود.
به عقیده من
لُب لباب نظر هایدگر این است
که انسان در رابطه سه گانه: ا نسان - وسیله - هدف دچار بیگانگی شده است.
چون هدف (تکنولوژیک ) وسیله را تعیین می کند و انسان این وسیله را بکار می گیرد ولی با هدف تعیین شده احساس بیگانگی می کند.
بیگانگی به زبان ساده یعنی <رابطه بدون ارتباط>.
پایان
ما برای آشنایی با جهان بینی هایدگر آلمانی و حریف ایرانی
این دعاوی حریف را نخست تجزیه و سپس تحلیل می کنیم:
۱
مارتین هایدگر
قبل از مرگش در آخرین مصاحبه اش گفته بود:
<فقط> یک خدا می تواند ما را نجات دهد.
هایدگر در این جمله،
بشر را در در حال غرق شدن تصور و تصویر می کند
و
منجی بشر را خدای واحدی می داند.
این ادعای نازی نازی آباد آلمان
به چه معنی است؟
این
قبل از همه
باور به وجود موجودی (خدایی) ماورای بشری و یا مافوق بشری است.
روشنفکران ایرانی تحصیلکرده در دانش کاه های کشورهای امپریالیستی و جن ـ قوری اسلامی
از تعریف مفهوم و یا مفاهیم مطروحه سر باز می زنند.
مثلا
تعریف هایگر از خدا را فراموش می کنند.
خدا از دید هایدگر که جزو هستندگان (موجودات؟) است،
چیست؟
خدا
در قاموس ادیان و مذاهب،
موجودی روحی و ماورای طبیعی و ماورای جامعتی است.
خدا
به زبان هگل (فیلسوف ایدئالیسم عینی آلمان) ایده مطلق است.
ایده مطلق که نه، مفهوم مطلق است.
خدا و یا روح و یا شعور (Bewzsstsein)
عالی ترین مفهوم فلسفی است.
جفت دیالک تیکی روح، ماده است.
جفت دیالک تیکی شعور، وجود (sein) است.
جفت دیالک تیکی شعور جامعتی، وجود جامعتی است.
جفت دیالک تیکی خدا چیست؟
مرزبندی جهان بینی ماتریالیستی با جهان بینی ایدئآلیستی
با توجه به تقدم و یا تأخر قایل شدن به یکی از دو قطب دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور، وجود جامعتی و شعور جامعتی) صورت می گیرد.
ما باید در روند تحلیل این دعاوی حریف و هایدگر، دنبال تعریف مفهوم خدا از دید آندو هم بگردیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر