۱۴۰۳ مهر ۱۵, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حقوق طبیعی (۲۰)


پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

 شین میم شین

 

  تاریخ تئوری های حقوق طبیعی

ادامه 

تئوری های حقوق طبیعی در آلمان

ادامه

 

۵

فیشته

 

۱

·    گرایش فیشته مبتنی است بر گذار از دولت فعلی موجود به دولت عقلی آتی که در آن تضاد میان حقوق طبیعی و منهادهای حکومتی ازبین رفته است.

 

۲

·    در کتاب فیشته تحت عنوان «مبانی حقوق طبیعی» (۱۷۹۶ میلادی)   دو جنبه زیر به ویژه جالب اند:

 

الف

·    جنبه اول نگرش های اجتماعی اند که در این نوشته توسعه داده شده اند.

 

ب

·    جنبه دوم  اثبات حق انقلاب از نو است.

 ۶

هگل

 

۱

·    هگل نیز از حقوق طبیعی مدرن دفاع می کند.

 

۲

·    او در نوشته خود تحت عنوان «خرد در تاریخ» (1۱۸۳۰ میلادی، ص ۱۱۷، ۱۵۷، ۱۸۱)  صراحتا اعلام می کند:

 

۱

·    «منشاء تاریخ را معمولا وضع طبیعی و یا وضع معصومیت انسانی در نظر می گیرند.

 

۲

·    اگر مفهوم جان (ذهن، فکر، روح) مورد نظر ما را در نظر بگیریم، این وضع آغازین جان (روح) عبارت از وضعی است مبتنی بر فقدان آزادی.

 

۳

·    جان (روح) ـ به معنی واقعی کلمه ـ در چنین وضعی وجود ندارد.

 

۴

·    نظر دیگر مبتنی بر سوء تفاهم است.

 

۵

·    اگر واژه طبیعت شاخص ماهیت، یعنی مفهوم چیزی باشد، پس وضع طبیعی عبارت است از حقوق طبیعی موجود در وضع.

·    حقوقی که باید بنا بر مفهوم آن، بنا بر مفهوم جان (روح)، شامل حال انسان شود.

 

۶

·    این را اما نباید با جان (روح) در وضع طبیعی اش عوضی گرفت.

 

۷

·    این وضع عبارت است از وضع فقدان آزادی، وضع نگرش حسی....

 

۸

·    اینجا باید خاطرنشان شد که جان (روح) از امکانات بی پایانش، فقط امکانی را برمی گزیند که محتوای مطلق جان (روح) به مثابه هدف و آماج ـ به صورت در خود ـ در اختیار دارد.

·    هدف و آماجی که جان (روح) در نتایج نهائی بدان نایل می آید و آن واقعیت جان (روح) است.

 

۹

·    بدین طریق، پیشرفت در حیات به مثابه پیشروی از ناقص به کامل جلوه گر می شود، که آن، ضمنا فقط در انتزاع، به مثابه ناقص در نظر گرفته نمی شود، بله به مثابه چیزی در نظر گرفته می شود که در عین حال ضد خودش است و کامل را، به مثابه نطفه، به مثابه محرکه در بطن خود دارد.»

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر