درنگی
از
شین میم شین
برای درک ناتورالیسم
مقایسه اثری از کارل اسپیتس وگ در رومانتیک واپسین تحت عنوان «گردش آخر هفته» با اثری ناتورالیستی از هانریش زیلر تحت عنوان «چی برای من باقی مانده؟»
بی ضرر و ضرور است:
در اثر کارل اسپیتس وگ تحت عنوان «گردش آخر هفته»
ارباب در البسه اربابی با همسر و دو بچه و کنیزانش در دشت سرسبز در حال گردش است.
اوضاع بر وفق مراد است.
همه چیز دال بررضایت خاطر و خشنودی است.
در اثر هانریش زیلر تحت عنوان «چی برای من باقی مانده؟»
زنی در هیئت کلفتی در دستشویی است که با حریفی نامرئی در سخن است و با لهجه عامیانه از وضع زندگی اش شکوه دارد.
این گذار از رومانیتک واپسین به ناتورالیسم چرا و چگونه صورت گرفته است؟
ناتورالیسم
در آغاز، جنبشی هنری در فاصله سال های ۱۸۸۰ ـ ۱۹۰۰ بوده است.
ناتورالیسم
در پی رئالیسم می آید و راه را برای دوره اکسپرسیونیسم هموار می سازد.
ناتورالیسم
در کانون حداقل ۴ جنبش زیر قرار داشته است:
۱
صنعتی گشتن جامعه
که مشخصه اش تحول اقتصادی، رشد جمعیت، شهری شدن هرچه بیشتر محل زندگی مردم و به ویژه گسترش فقر و ذلت توده مردم که مسئله اجتماعی ناتورالیسم را تشکیل می دهد.
۲
جنبش علمی موسوم به پوزیتیویسم
که توسط اوگوست کومته و هیپولیتن تأسیس می یابد.
ایندو از علوم انسانی می خواهند که به سوی معارف روشن علوم طبیعی (علم الاشیاء) سمتگیری کنند.
آنها از مورخین و زیست شناسان می خواهند که به پیدا کردن قوانینی برای توسعه انسان و جامعه مبادرت ورزند.
هیپولیتن
مفاهیم نژاد و محیط را از بیولوژی (طبیعت) به علوم تاریخ (جامعه) منتقل می کند که به مفاهیم سانترال ناتورالیسم مبدل می شوند.
۳
تئوری تکامل داروین
که توسعه مبتنی بر قانونمندی موجودات را اثبات می کند.
مفهوم مهم از تئوری تکامل داروین برای ناتورالیسم توارث بوده است.
۴
امیل زولا
نویسنده فرانسوی به عنان سرمشق ادبی ناتورالیسم که در رمان هایش از سال های بعد از ۱۸۶۵ به تشریح محیط اجتماعی توده تهیدست می پردازد
و
موضوعات زیر را زیر ذره بین قرار می دهد:
طلاق
همسرکشی
کین
خودکشی همبودی
مهمتر از همه کشف زشتی ها توسط زولا بوده است:
زولا در واقع یکی از مؤسسین ناتورالیسم اروپایی بوده است.
لئو تولستوی روس و هنری گیبسون نروژی و آرتو کنن دول انگلیسی نیز از آنجمله اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر