درنگی
از
شین میم شین
امپرسیونیسم
پدیده و مکتب مطلقا تازه ای نبوده است.
گشتاورهای جدی امپرسیونیسم از دیرباز وجود داشته اند.
مثلا
سبک و استیل ثانیه ای
توسط عمر خیام و خیلی از شعرا و علما و فقهای ارتجاعی وسیعا تبلیغ شده بود.
رباعیات و حکایات شعرا و فقهای قرون وسطی شرق، آیات قرآن و غیره
هزاران سال قبل از تشکیل مکتب امپرسیونیسم و مشهور گشتن مؤلفین امپرسیونیستی وجود داشته اند.
تفاوت بورژوازی مترقی آغازین با فلاسفه و هنرمندانی از قبیل کانت و هگل و فویرباخ و شیللر و غیره
با بورژوازی واپسین و معاصر مرتجع با فلاسفه و هنرمندانی از قبیل نیچه و غیره
در سمتگیری متضاد آندو ست:
۱
بورژوازی مترقی آغازین
طرفدار پیشرفت اجتماعی در همه زمینه ها بوده است.
طرفدار خرد و هارمونی و اخلاق و هومانیسم بوده است.
۲
بورژوازی واپسین و معاصر مرتجع
اما دشمن پیشرفت اجتماعی و طرفدار خردستیزی، نیهلیسم، فاشیسم، عوامفریبی و اخلاق ستیزی و مبلغ سرسخت خرافه و خریت و جنگ و کشتار بوده است و است.
سبک و استیل ثانیه ای امپرسیونیستی
پس از شکست سوسیالیسم و در پی توسعه انقلاب برق آسای علمی و فنی
توسط اجامر رنگارنگ امپریالیستی و فوندامنتالیستی
توسعه چشمگیری کسب کرده و در مقیاس جهانی و تمام ارضی مد شده است.
سایت های اینترنتی فیسبوک و ایکس و غیره
کاری جز توسعه و تعمیق و ترویج بی شرمانه سبک و استیل ثانیه ای امپرسیونیستی ندارند.
سبک و استیل ثانیه ای امپرسیونیستی
برای طبقه حاکمه امپریالیستی، دیالک تیکی از تجارت و زیارت است:
بدین طریق و با یان ترفند
هم
تیشه بر ریشه های خرد و خردگرایی و فکر و فلسفه و اخلاق و هومانیسم و سوسیالیسم فرود می آید
و
هم
دار و ندار مادی و فکری وفلسفی و عقلی واخلاقی توده های خلق
تاراج می شود.
جامعه بشری
طویله و جنگل می شود.
سلب خرد و خودمختاری می شود.
تمدن زدایی و فرهنگ زدایی می شود.
بی همه چیز می گردد
و
جوانه های نحیف امید تحول در دل ها حتی خشک می شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر