سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین
برگردان
شین میم شین
فصل دوم
کردوکار روانی و واقعیت عینی
۱
تئوری انعکاس
ادامه
۳۶
· تصویر، مثلا ایده فقط در کردوکار معرفتی (شناخت) سوبژکت وجود دارد.
· سوبژکتی که با جهان خارج در رابطه باشد.
۳۷
· اگر مشخصا در نظر بگیریم، رابطه میان پدید های روانی و جهان در وحدت روند شناخت به مثابه رابطه میان سوبژکتیو و اوبژکتیو بروز می کند (نمودار می گردد.)
۳۸
· رابطه میان ایده و یا تصویر (فکری) و شیئ (هر چیز مادی) فقط جانب به طور انتزاعی (مجرد) برجسته گشته است.
· گشتاوری (ممانی) است.
· یک جنبه این رابطه اساسی است.
· تأکید بر این جنبه خاص، تجریدی (انتزاعی) است.
· تجرید درست و ضروری است.
· ولی علیرغم آن، فقط تجریدی (انتزاعی) است.
۳۹
· این رابطه از یک لحظه، از یک جنبه، از یک جانب رابطه رئال (واقعی) و مشخص میان کردوکار روانی و جهان پرده برمی دارد.
۴۰
· این رابطه، خودش یک روند است.
· یک کردوکار است.
· یک تأثیر متقابل (میان دو قطب دیالک تیک سوبژکتیو اوبژکتیو است. مترجم) است.
۴۱
· تصویر موجود در این روند، فقط و فقط در این روند، از رابطه ایستا به شیئ فاصله زیادی دارد.
۴۲
· این رابطه در فرم حقیقی اش به مثابه روند کردوکار معرفتی سوبژکتیو عرض اندام می کند.
· روندی که در آن، یک کیفیت تصویر از کیفیات دیگر مجزا و منفصل می گردد.
· کیفیاتی که منطبقتر و عمیقترند.
۴۳
· در دینامیسم (پویایی) این روند، تقرب (نزدیک گشتن) مداوم تصویر به شیئ (موضوع مربوطه) به طرز دیالک تیکی صورت می گیرد.
۴۴
· رفته رفته پرده برداری کاملتر از شیئ (موضوع مربوطه) در تصویر جامه عمل می پوشد.
· تصویری که در آن هرگز نمی تواند غنای کلی و بی پایان شیئ منعکس شود.
(واقعیت عینی، بیکران و لایتناهی است
و
انعکاس هر چیز لایناهی فقط در بی نهایت کامل می گردد.
سوبژکت شناخت به حقیقت مطلق مربوطه نزدیک و نزدیکتر می شود.
بی آنکه بتواند بدان برسد.
مترجم)
· (مراجعه کنید به فصل سوم همین کتاب، پاراگراف دوم و فصل چهارم، پاراگراف اول.)
۴۵
· تئوری انعکاس ماتریالیسم دیالک تیکی، در واقع، کاربست اصل دترمینیستی در فرم ماتریالیستی ـ دیالک تیکی اش بر روند شناخت است.
· روندی که در آن، علل خارجی در شرایط داخلی مؤثر می افتند.
· هر روندی با شرایط خارجی، یعنی با شرایط عینی دترمینه می شود.
· (تعین کسب می کند.)
· شرایطی که به واسطه قانونمندی های درونی روند مربوطه قطع می شوند. (می شکنند.)
· این شامل حال روند شناخت نیز می شود.
· مراجعه کنید به دترمینیسم
تعین گرایی
(دترمینیسم)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/13041
پایان
۴۶
· تئوری انعکاس ماتریالیسم دیالک تیکی را می توان به مثابه کاربست (پیاده کردن) اصل دترمینه شده (تعین یافته) فوق الذکر بر روند شناخت تعریف کرد.
۴۷
· تفکر توسط اوبژکتش تعیین می شود.
· (تعیین کننده تفکر، اوبژکت (موضوع) مربوطه است.)
· اوبژکت اما تفکر را به طور بیواسطه تعیین نمی کند.
· اوبژکت، تفکر را با واسطه تعیین می کند.
· اوبژکت، تفکر را به واسطه قوانین درونی کردوکار فکری (آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم) تعیین می کند که داتاهای حسی را تغییر فرم می دهند.
· مراجعه کنید به آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم
انالیز
(تجزیه و تحلیل)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8561
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8562
پایان
ترکیب (سنتز)
۱
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12721
۲
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12726
پایان
تجرید
(انتزاع)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7625
پایان
تعمیم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7639
۴۸
· قوانین درونی کردوکار فکری (آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم) مانع آن می شوند که خواص ماهوی اوبژکت به صورت بی غل و غش عرض اندام کنند.
· قوانین درونی کردوکار فکری (آنالیز، سنتز، تجرید و تعمیم) به احیای (بازتولید) اوبژکت به صورت افکار منجر می شوند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر