تحلیلی
از
شین میم شین
همانطور که ذکرش گذشت:
طبیعی است که معمار جامعه،
عاشق جامعه و حیات و دستاودرهای تولیدی باشد
و
علاف جامعه
متنفر از حیات باشد.
سؤال اکنون این است
که
اقلیت استثمارگر و ایده ئولوگ آن
به پوچی حیات، به جهنم وارگی حیات، به تهوع انگیزی حیات، به بی معنایی حیات
چگونه واکنش نشان می دهد؟
اقلیت استثمارگر و ایده ئولوگ آن
نیز طبیعتا می کوشد تا به حیات انگلی «معنا» بدهد.
اشراف برده دار و فئودال و بورژوازی امپریالیستی و انگل های فاشیستی، فوندامنتالیستی و اولیگارشیستی و ایده ئولوگ های آنان
نیز به حیات انگلی خود به انحای متنوع زیر چه بسا به طور موقتی و لحظه ای «معنا» می دهند:
۱
از طریق افراط در لهو و لعب و لاابالیگری و بی بندوباری
تجلیل اشراف و شعرای نظامات برده داری و فئودالی
از شراب و ساغر و ساقی و مغبچه و رندیت و مستی و بی خیالی و خوشگذرانی
ترفندی برای «معنا» ی موقتی و لحظه ای بخشیدن به زندگی بی معنا ست.
فونکسیون و محتوای تئوری غنیمتدانی دم (خیام و حافظ و غیره) همین است.
با رسیدن به پوچی حیات و کوتاهی کذایی عمر،
مکیدن حریصانه لذات فیزیکی و مکانیکی و جنسی و بیهوشی و خماری و مواد مخدر
یکی از طرق رهایی از پوچی و معنای کذایی بخشی به زندگی قلمداد می شود.
اگزیستانسیالیسم
چیزی جز توسعه و تکمیل افراط در لهو و لعب و لاابالیگری و بی بندوباری به میراث مانده از نظامات ماقبل سرمایه داری نیست.
ژان پل سارتر و همسرش سیمون دبوار
نمونه بارز نظری و عملی این معنای کذایی بخشی به حیات (اگزیستانس) تشریف دارند.
زن و نری در دور و بر ایندو یافت نمی شود که توسط ایندو به تخت کشیده نشده باشد.
۲
از طریق انتحار (خودکشی) به زندگی نفرت انگیز پوچ بی معنا، خاتمه بخشیده می شود.
ما با دو نوع انتحار پاسیو و اکتیو سر و کار پیدا می کنیم:
۱
انتحار پاسیو (منفعل) فردی
شق القمری که صادق هدایت و کامو و کافکا و غیره هم تئوریزه و تبلیغ و توصیه می کنند و همه چه بسا عملی می سازند.
۲
انتحار پاسیو کلکتیو (دسته جمعی)
شق القمری که سکت های مذهبی عملی می سازند.
۳
انتحار پاسیو باواسطه
مثلا
بغل کردن زن و نر در بستر و فروکردن خنجر در سینه همدیگر در اوج اورگاسم.
خالی کردن گلوله در جمجمه رفیق خود و معنای کذایی بخشی به زندگی بی معنای او
۴
هاراکیری
ب
انتحار اکتیو (فعالانه و آگاهانه و برنامه ریزی شده)
۱
مثلا
بمب گذاشتن در جیب و رفتن به میان انبوهه ای از مردم
شق القمری که آنارشیست ها می کردند.
۲
انتحار کامی کازه
با هواپیمای مملو از بنزین خود زدن به کشتی دشمن.
۳
بمب بستن بر کمر خود
و
منفجر کردن آن در مسجدی، میدانی، محلی
شق القمری که فوندامنتالیست های اسلامی و مجاهدین و داعش و غیره می کنند.
۴
ربودن هواپیمایی و زدن به برجی و کشتار هزاران تن
۵
اگرچه انتحار در دین اسلام گناه است،
ولی فوندامنتالیسم اسلامی مثلا حماس و القاعده و داعش و غیره
از آن ترفندی برای ورود به بهشت برین و عیش و نوش و سکس ابدی
اختراع کرده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر