تحلیلی
از
شین میم شین
همانطور که ذکرش گذشت،
خود دیالک تیک اوپتیمیسم و پسیمیسم
(دیالک تیک خوش بینی و بدبینی، تجلیل حیات و تحقیر حیات)
نیز
انعکاس طبقاتی تلاش برای معاش است.
برای اثبات صحت این ادعا و تعمق و تأمل در این مسئله،
باید به تحلیل تاریخی ـ مشخص دیالک تیک تحقیر حیات و تجلیل از ممات پرداخت:
یکی از منابع فقهی مهم که به دیالک تیک تحقیر حیات و تجلیل از ممات
اختصاص دارد، قرآن کریم است.
در قرآن کریم،
حیات (دنیا) تحقیر می شود و ممات به بهانه ها و خرافه ها و در فرم ها و مفاهیم مختلف، از آنجمله شهادت فی السبیل الله، مورد تجلیل قرار می گیرد.
تار و پود ادبیات فقهی و پوئه تیکی ـ ادبی ـ اتیکی (شعری ـ اخلاقی) برده داری و فئودالی
به
دیالک تیک تحقیر حیات و تجلیل از ممات
اختصاص دارد
که
حتی در قرن بیستم به ادبیات توده ای راه پیدا کرده است.
مشخصه مرکزی مهم نیچه ئیسم و دیگر مکاتب فلسفی بورژوایی مرتجع واپسین و معاصر و فاشیسم و انارشیسم و اوانتوریسم (ماجراجویی) و چپگرایی افراطی و غیره
نیهلیسم نظری و عملی (پوچ انگاری تئوریکی و پراتیکی حیات) است.
دربار پهلوی
به مثابه متحد فاشیسم آلمانی
برای اشاعه نیهلیسم (تحقیر حیات و تجلیل از ممات)
به تحریف شاهنامه فردوسی حتی دست زده است
و
ابیات فاشیستی جعلی در تبلیغ نیهلیسم (تحقیر حیات و تجلیل از ممات) و جنگ انتشار داده و حتی به کتب درسی رسوخ داده است.
مثلا
چو ایران نباشد، تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد.
مراجعه کنید
به
حماسه داد
اثر جوانشیر.
سؤال اکنون این است
که
دلیل مادی ـ معیشتی اشاعه وسیع دیالک تیک تحقیر حیات و تجلیل از ممات
توسط طبقات حاکمه برده دار، فئودال و سرمایه دار (بورژوازی واپسین و معاصر و امپریالیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم و اولیگارشیسم) چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر