۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۱, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۵۷)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

مقدمه

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

به یاد حق از خلق بگریخته

چنان مست ساقی که می ریخته

 

معنی تحت اللفظی:

عرفا و اهل طریق

از فرط عشق به حق به نفرت نسبت به خلق رسیده اند.

مثل می خواران،

چنان محو جمالا ساقی شده اند که می از جام شان ریخته است.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

از سوئی دیالک تیک عشق به حق را بهانه ای برای تبلیغ خلق گریزی قرار می دهد و عملا به تخریب دیالک تیک (۱) و جامعه می پردازد.

 

سعدی در این بیت شعر، از سوئی دیالک تیک عشق به حق را بهانه ای برای تبلیغ خلق گریزی قرار می دهد و عملا به تخریب دیالک تیک فرد و جامعه می پردازد.

 

سعدی

از سوی دیگر دیالک تیک عاشق و معشوق را به شکل دیالک تیک سالک و (۲)  بسط و تعمیم می دهد و از آن دیالک تیک میخوار و ساقی می سازد.

 

از سوی دیگر دیالک تیک عاشق و معشوق را به شکل دیالک تیک سالک و خالق بسط و تعمیم می دهد و از آن دیالک تیک میخوار و ساقی می سازد :

سالک چنان محو استه تیک ساقی می شود که می را فراموش می کند.

 

اکنون سعدی منظور خود را از صراحت بیشتری می گذراند.

 

اهل طریقت

باید به جای فلسفه بافی از خلق بگریزند و چنان مست ساقی آسمانی باشند که مصائب زمینی را فراموش کنند.

 

آنها باید چنان در خردستیزی (ایراسیونالیسم) خود غرق شوند که حتی نتوانند شب را از روز تمیز دهند.

 

این بهترین راه برای حفظ نظام جامعتی فئودالی است.

 

تبلیغ بی هوشی و بی خبری

را

 حافظ به اوج آن می رساند.

 

دلیل وفورمفاهیم «می» و «عشق» در دیوان حافظ از این رو ست.

 

هم می و هم عشق آلوده به افیون عرفان

بهترین وسیله برای تخریب خانه خرد  توده های مولد و زحمتکش است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر