درنگی
از
ربابه نون
دکتر رویا
مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ،
یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه
۱۸ سالم بود با دوس پسرم فرار کردیم رشت
یه هفته موندیم
روزی پنج بار سکس
جمعا شد ۳۵ بار
و خوشحال و خرم برگشتیم و یماه بعدش کات کردیم
کیمچیلی
من
نمیدونم توی ازدواج چی اضافه بر
سکسی ک الان خیرات کردینش
به شوهرتون میدین که درقبالش میلیاردها تومان
مهریه ،نفقه ، عروسی آنچنانی ، طلا و هدایا و خونه و ماشین میخواین!
به همه مفت میدین و آزادی اسمشو گذاشتین
به شوهر که میرسید میشین سیده
خانوم که به قوانین اسلامی ازدواج پایبنده
چیزی ک من در واقعیت میبینم
شوهران اسیر و دربند هستند
چه بخاطر میلیاردها تومان بدهی بابت مهریه.
چه بابت قلدری زنان مبنی بر محدود کردن روابطشون و ...
رویا
این هماندیشی دکتر رویا با کیمچیلی است.
ما برای آشنایی با حال و هوای جنقوری اسلامی
حرف های هر دو را مورد تأمل قرار می دهیم:
کیمچیلی
۱۸ سالم بود با دوس پسرم فرار کردیم رشت
یه هفته موندیم
روزی پنج بار سکس
جمعا شد ۳۵ بار
و
خوشحال و خرم برگشتیم و یماه بعدش کات کردیم.
کمر
نزد تهرانیان است و بس.
این جماعت، گوی سبقت
برده اند از خرگوش و موش.
مگر می شود ۵ بار در روز و یک هفته تمام سکس داشت و زنده به تهران برگشت؟
از دست کی فرار کردید؟
چرا به رشت و نه جای دیگر؟
حال و هوای رشت، مگر سکس انگیز است؟
سفرتان از تهران به رشت و از رشت به تهران، بی سکس گذشت؟مگر می شود؟
دلیل کات کردن تان پس از یک ماه
هم بیشک همین موش وارگی و خرگوش وارگی بوده است.
آدم های معمولی مادام العمر ۳۵ بار سکس ندارند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر