۱۴۰۳ فروردین ۸, چهارشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۲۱)

  

ویرایش و تحلیل

 از

فریدون ابراهیمی

﴿خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ﴾
[ آل عمران: ۸۸]

جاويد در لعنت بمانند و از عذابشان كاسته نشود و مهلتشان ندهند.

سزای کسانی که پس از ایمان آوردن، تجدید نظر کرده اند و کافر شده اند،

ماندن در لعنت ابدی و عذاب لایتغیر است.

روی مفهوم لعنت باید کار کرد.

لعنت 

از سویی

به معنی محرومیت از رحمت الهی است.

لعنت

از سوی دیگر، 

به دعای منفی اطلاق می شود.

﴿إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾
[ آل عمران: ۸۹]

مگر آنان كه از آن پس توبه كنند و به صلاح آيند، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.

کریم

نمی تواند از دیالک تیک تهدید و تطمیع صرفنظر کند:

کسی که در آیه قبلی از لعنت و عذاب ابدی دم زده است،

در این آیه، نسبیتی را وارد آن می سازد:

کفار اگر توبه کنند، لعنت به رحمت تبدیل می شود.

چون الله آمرزنده و مهربان است.

مگر موقع نزول ایه قبلی، الله آمرزنده و مهربان نبود؟

همه خصایص اخلاقی الله،

خصایص اخلاقی اشراف برده دار است.

این خصایص دلیل ماتریالیستی دارند:

اگر برده فرار کند (کافر شود)، جای او در مزرعه و مرتع خالی خواهد ماند.

به همین دلیل همیشه باید میانجی و واسطه ای پیدا شود و برده فراری گرسنه و تشنه را به توبه و عذرخواهی تشویق کند و مورد عفو ارباب برده دار قرار گیرد و چرخ تولید مایحتاج  دوباره به کار افتد.


﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ﴾
[ آل عمران: ۹۰]

توبه كسانى كه پس از ايمان آوردن كافر شدند و بر كفر خود افزودند، پذيرفته نخواهد شد. اينان گمراهانند.

محتوای ماهوی این آیه، همان محتوای ماهوی آیه ۸۸ است.

کریم

حرف واحدی را به صور مختلف تکرار می کند تا تفهیم کند.


﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ ۗ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ﴾
[ آل عمران: ۹۱]

آنان كه كافر شدند و كافر مردند، اگر بخواهند به اندازه همه زمين طلا دهند و خويشتن را از عذاب باز خرند، از آنها پذيرفته نخواهد شد. برايشان عذابى دردناك است و ايشان را هيچ ياورى نيست.

اکنون

تهدید دوباره تکرار می شود.

اگر مرده ای به اندازه کره ارض، طلا به خدا بدهد، خدا از عذابش نمی کاهد.

کسی از کریم نمی پرسد که مرده از کجا طلا پیدا کند و به خدا بدهد، 

ضمنا چگونه به اندازه وزن کره زمین، طلا پیدا کند و به خدا بدهد؟

 

﴿لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾
[ آل عمران: ۹۲]

نيكى را در نخواهيد يافت تا آنگاه كه از آنچه دوست مى‌داريد انفاق كنيد.

 و هر چه انفاق مى‌كنيد خدا بدان آگاه است.

کریم

در این آیه

ضرورت انفاق را بار دیگر خاطر نشان می شود.

انفاق

به شرطی مقبول می افتد که انفاق کننده بدان علاقه مند باشد.

منظور کریم این است که خلایق غذای مانده به فقرا ندهند و مسموم شان نکنند.

﴿۞ كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَىٰ نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ ۗ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ﴾
[ آل عمران: ۹۳]

همه طعامها بر بنى اسرائيل حلال بود، مگر آنها كه پيش از نزول تورات، اسرائيل بر خود حرام كرده بود.

 بگو: اگر راست مى‌گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد.

منظور کریم در این آیه این است که الله حرام بودن محرمات سنتی را تأیید کرده است؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر