۱۴۰۲ اسفند ۲۸, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ج) جامعه بورژوایی (۱)


پروفسور  دکتر ولفگانگ ایشهورن

برگردان

شین میم شین

  

۱

·      اصطلاح جامعه بورژوائی، قبل از مارکس، در تئوری جامعه بورژوائی تشکیل می یابد.

 

۲

·      در اوایل قرن هجدهم میلادی در مغایرت با تئوری قرارداد اجتماعی بورژوائی، نظریه جدیدی با نظرات زیر شکل می گیرد:

 

الف

·      بنا بر این نظریه جدید،  انسان همیشه در فرم معینی از جامعه (مثلا خانواده) زندگی کرده است.

 

ب

·       جامعه با دولت یکسان نیست.

 

پ

·      دولت به مثابه نهاد سیاسی تنها بعد از توسعه و تبدیل جامعه ابتدائی به جامعه بورژوائی، در نتیجه توسعه اقتصاد، پیدایش تفاوت های اقتصادی میان فقیر و غنی و پیدایش مالکیت خصوصی از جامعه بورژوائی نشو و نما یافته است.

 

۳

·      آدام اسمیت و فرگسون سهم بسزائی در تدوین مفهوم جامعه بورژوائی به عهده داشته اند و این مفهوم برای اولین بار در آثار آنان مطرح شده است.

 

۴

·      هگل اندیشه جامعه بورژوائی را به تئوری پخته تری تکامل داده است که هرچند حاوی ماهیت ایدئالیستی است، اما حاوی نکات و نظرات واقع بینانه بیشماری است.

 

۵

·      در تاریخ نگاری منطقی ـ اسپه کولاتیو (مبتنی بر حدس و گمان) هگل، جامعه بورژوائی به مثابه آنتی تز خانواده در روح اخلاقی و عرفی مطرح می شود و دولت به مثابه سنتز، به مثابه وحدت اصل خانواده و جامعه بورژوائی نمودار می شود.

 

۶

·      در جامعه بورژوائی افراد به مثابه اشخاص مستقل با اهداف اگوئیستی (مبتنی بر خودپرستی) خود ظاهر می شوند.

 

۷

·      جامعه بورژوائی «صحنه نمایش لذت و عشرت لگام گسیخته، صحنه نمایش ذلت و ریاضت و صحنه نمایش فساد اجتماعی جسمی و اخلاقی است.»

·      (هگل، «فلسفه حقوق»، پاراگراف ۱۸۵)

 

۸

·      شاخص های جامعه بورژوائی به شرح زیرند:

 

الف

·      توسعه سیستمی از نیازمندی ها

 

ب

·      توسعه کار و تقسیم کار

 

پ

·      استفاده از ماشین آلات

 

ت

·      افزایش جمعیت و رشد صنعت  

 

ث

·      انباشت ثروت و انباشت همزمان حداعلای فقر و ذلت.

 

۹

·      به نظرهگل، دولت به مثابه جامعه بورژوائی و یا دولت برونی عبارت است از پیوندی که به مثابه یک کل، خود را در حرکت اضداد عیان می سازد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر