پروفسور دکتر ماتیوس کلاین
برگردان
۵
· همانطور که بورژوازی پس از انجام فونکسیون اجتماعی مترقی خود، یعنی پس از برچیدن بساط فئودالیسم و ترویج شیوه تولید سرمایه داری، دمبدم در تضاد با توسعه جامعتی ـ تاریخی عینی قرار می گیرد، به همان سان نیز نمایندگان فلسفی و ایده ئولوژیکی در تضاد با پیشرفت علمی، در تضاد با جریان عینی تاریخ و در تضاد با حقیقت علمی قرار می گیرند.
۶
· رسالت تاریخی کیفیتا نوین طبقه کارگر ـ به مثابه بانی جامعه سوسیالیستی و کمونیستی فارغ از استثمار ـ با کیفیت نوین فلسفه آن، یعنی با ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی انطباق تمام دارد.
۷
· جانبداری فلسفه و ایده ئولوژی طبقه کارگر در مقایسه با جانبداری کلیه ایده ئولوژی های ما قبل مارکسیستی، جانبداری طراز نوینی است.
۸
· جانبداری فلسفه و ایده ئولوژی طبقه کارگر دارای خودویژگی نوینی است که از محتوای جامعتی و علمی کیفیتا نوین آن نشئت می گیرد.
۹
· در این جانبداری طراز نوین، دیگر نمی توان شاهد گشتاور سوبژکتیویسم طبقاتی بود.
۱۰
· زیرا منافع و آماج های طبقه کارگر با جریان توسعه عینی تاریخ انطباق تام و تمام دارند.
۱۱
· جانبداری از منافع طبقه کارگر با جانبداری از پیشرفت تمامجامعتی معنی واحدی دارد.
۱۲
· از آنجا که مبارزه انقلابی طبقه کارگر در راه برقراری نظام جامعتی شایسته انسانی فارغ از استثمار بر مبنای علمی صورت می گیرد، جانبداری از این مبارزه با عینیت علمی انطباق پیدا می کند.
۱۳
· جانبداری و علمیت در ایده ئولوژی سوسیالیستی یکدیگر را مستثنی نمی سازند.
۱۴
· جانبداری و علمیت گشتاورهای ماهوی ایده ئولوژی سوسیالیستی بالاعم و ماتریالیسم دیالک تیکی و ماتریالیسم تاریخی بالاخص را تشکیل می دهند و یکدیگر را مشروط می سازند.
۱۵
· طبقه کارگر در دوران کنونی به پرچمدار تعیین کننده پیشرفت اجتماعی، علمی و فلسفی بدل شده است.
۱۶
· ایده ئولوژی طبقه کارگر ـ بر خلاف ایده ئولوژی بورژوازی امپریالیستی ـ با هیچ محدودیتی که موجب مسخ و تحریف حقیقت علمی شود و یا مانعی بر سر راه شکوفائی کامل آن باشد، مواجه نیست.
۱۷
· «بلکه برعکس»، به قول کلاسیک های مارکسیسم، «علوم هرچه لگامگسیخته تر و بی پروا تر به پیش می تازند، به همان اندازه بیشتر با منافع و تمایلات کارگران هماهنگی و انطباق کسب می کنند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۱، ص ۳۰۷)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر