۱۴۰۲ بهمن ۳۰, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۸۹۱)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

خوشا وقت شوریدگان غمش

اگر زخم بینند و گر مرهمش

معنی تحت اللفظی:

مشخصه عاشق جماعت،

شوریده بودن از غم معشوق است.

فرق هم نمی کند که معشوق به آنان زخم بزند

و یا بر زخمشان مرهم بنهد.

 

 

حافظ

طبیب عشق، مسیحادم است و مشفق، لیک

چو درد در تو نـبیند کـه را دوا بـکـند؟

 معنی تحت اللفظی:

طبیب عشق،

طبیب چیره دستی است.

مشکل او این است که قادر به دیدن درد نیست.

 

 

حافظ

در این بیت غزل،

 به تخریب دیالک تیک درمان و درد و دیالک تیک طبیب و بیمار می پردازد،

که از فرم های تعمیم دیالک تیک وسیله و هدف اند.

 

بدین طریق

درد عشق، درد بی درمانی تلقی می شود

و

طبیب عشق، طبیب بی لیاقتی.

 

حافظ

گفتـم:

«صنـم پرست مشو با صمد نشین.»

گفتا:

«به کوی عشق، هم این و هم آن کنند.»

 

   

حافظ

در این بیت غزل،

به شیوه یکسان انگاری وسعت بیشتری می بخشد

 و

دیالک تیک صمد و صنم

را

تار و مار می سازد

که

یکی از فرم های توسعه و تعمیم دیالک تیک خیر و شر است.

بدین طریق فرقی میان خداپرستی و بت پرستی نمی ماند، حق و باطل یکی می نمایند.

کسانی که حافظ را آزاد اندیش نامیده اند،

فریب این لفاظی های او را خورده اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر