۱۴۰۲ بهمن ۱۶, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (الف) ایراسیونالیسم (خردستیزی) (۱)


هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

 شین میم شین

 

۱

·    ایراسیونالیسم (خردستیزی) به نگرش های فلسفی ئی اطلاق می شود که تفکر علمی را از شناخت قانونمندی ها، مشخصات وخواص ماهوی و پیوندهای علی (علتی ـ معلولی) واقعیت عینی عاجز می دانند و شناخت این چیزها را وظیفه طرق شناخت دیگری از قبیل الهام (اینتوئی سیون)، ماهیت نگری، روانگذشت و غیره می دانند.

 

۲

·    ایراسیونالیسم (خردستیزی) بر آن است که این فونکسیون های معرفتی (شناخت) در دسترس همگان نیست.

 

۳

·    تئوری های ایراسیونالیستی حاوی خصلت اریستوکراتیکی (اشرافی) اند.

 

۴

·     تئوری های ایراسیونالیستی نه تنها به لحاظ علمی، بلکه علاوه بر آن به لحاظ فونکسیون (عملکرد) اجتماعی، ارتجاعی اند.

 

۵

·     تخریب تفکر علمی و تخریب فهم و عقل، انسان ها را از مبارزه طبقاتی باز می دارد و حقیقت جویی را  و مبارزه در راه دموکراسی (توده فرمایی) و پیشرفت را با تعالیم معرفتی عرفانی و اشرافی (میستیکی و اریستوکراتیکی) جایگزین می سازد.

 

۶

·    تا حدی، کلیه جهان بینی های ماقبل مارکسیستی سرشته به عناصر ایراسیونالیستی بوده اند.

 

الف

·    اولا برای اینکه در قاموس آنها، حوزه هایی از قبیل خدا، نامیرایی و آزادی وجود دارند که اصولا در دسترش عقل اندیشنده نیستند.

 

·    به عنوان مثال، جریانات مختلف ایدئآلیسم جزو جهان بینی های ماقبل مارکسیستی سرشته به عناصر ایراسیونالیستی بوده اند.

 

ب

·    ثانیا برای اینکه قادر به توضیح راسیونال (عقلی، عقلایی) مشخصات و خواص پدیده های جامعه نبوده اند.

 

·    به عنوان مثال، ماتریالیسم ماقبل مارکسیستی (ماتریالیسم فرانسه، ماتریالیسم مکانیکی، علم الاشیایی و فویرباخ) جزو جهان بینی های ماقبل مارکسیستی سرشته به عناصر ایراسیونالیستی بوده اند.

 

۷

·     ایراسیونالیسم (خردستیزی) اما تنها در فلسفه و ایده ئولوژی بورژوایی واپسین و به ویژه در فلسفه و ایده ئولوژی امپریالیستی به محتوای تعیین کننده کل جهان بینی ها تبدیل شدند.

·    مثلا در آثار فلاسفه زیر:

 

الف

·    کیرکگارد

 

ب

·    شوپنهاور

پ

·    نیچه

ت

·    فلسفه حیات

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر