۱۴۰۲ بهمن ۱۴, شنبه

درنگی در نگرش زنان جنقوری در سوسیال مدیا (۴)

 


دکتر رویا

مشاورخانواده وازدواج ، مشاور مدرسه ، دبیر ، محقق مسائل زنان ومردان ، 

یه زنِ منطقی و واقع گرا که عاشق مطالعه فلسفه اگزیستانسیالیسمه


این اوتوبیوگرافی دکتر رؤیا باید در روند تحلیل مارکسیستی دعاوی و مطالب او بررسی شود:

 
دکتر رویا
گزیده ای از خصوصیات زنانه :
 ۱- سخن دروغ
 ۲- مکروحیله
 ۳- قسم خوردن
 ۴-گریه و خنده ساختگی
 
 دکتر رویا 
چنان وانمود می کند 
که انگار خنده و گریه، ارادی و اختیاری و دلبخواهی و مکانیکی اند.
انگار زنان، روبات هایی اند که با فشردن دکمه ای شروع به خنده و یا گریه می کنند.
 
اولا 
  خنده و گریه ساختگی کذایی
نه واقعا ساختگی و قلبابی است و نه خاص زنان است.
یعنی 
منشاء جنسیتی ندارد.
 زنان جوامع دیگر
اهل خنده و گریه ساختگی نیستند.


خنده و گریه ساختگی کذایی
بدون پیش شرط و پیش زمینه عینی صورت نمی گیرد.

خنده و گریه ساختگی کذایی
 چه بسا در مقابل اوتوریته های قدرتمند ستمگر صورت می گیرند.
به همین دلیل
واکنش زنان و کودکان و وابستگان مثلا بردگان، رعایا، کارگران و ضعفا به دلایل اوبژکتیو و سوبژکتیو مختلف است.

خود دکتر رویا
از گریه کارمند زنی در مدرسه در مقابل اجامر بازرس جنقوری گزارش می دهد و
 به تحقیر زن مربوطه می پردازد.
ولی از خود نمی پرسد که چرا او ترحم جلادان جنقوری را از طریق گریه به دست می آورد.
 
مثال:
اگر همان زن در جامعه ای می زیست که مبتنی بر دیکتاتوری نعلین نیست و رعایت قانون طبقه حاکمه برای زنان و نران همه اعضای جامعه الزامی است،
در این صورت دیگر نیازی به توسل به گریه برای جلب ترحم لاشخورها نمی یافت.

گریه
 در طوایل برده داری و فئودالی
توسط طبقات حاکمه و ایده ئولوژی آنان
به درجه فضیلتی ارتقا داده شده است.
 
برده و رعیت و زن و ضعفای دیگر باید هم فوت و فن گریه را بیاموزند تا در صورت لزوم ترحم اربابان و عمال اربابان را به دست آورند و اخراج و یا اعدام نشوند و تولید و بازتولید مایحتاج جامعه لطمه نبیند.

گریه
به مثابه فضیلت اخلاقی برده داری و فئودالی
را
توده مسلمان در مجالس تعزیه و موعظه و توبه و تنبیه و تعذیب (شکنجه) تمرین می کنند.
گریه 
ضمنا
به تخلیه روانی توده های زن و برده و رعیت و کارگر و کودک منجر می شود 
و
به آنها آرامش روحی و روانی موقتی می دهد.

سید علی همین چند روز پیش
برای سران جنقوری از فواید گریه کلی موعظه فرمود.
خودش هم در دیدار با خانواده های شهدا
حسابی زار می زند.

بعید است که این گریه ها ساختگی و مکانیکی و دلبخواهی باشند.
 کودک و زن و برده و رعیت و کارگری که در مقابل جلادان گریه می کند،
نهایت ضعف خود را عیان می سازد.
گریه به توده
تحملیل می شود.
ساختگی نامیدن گریه قربانیان حاکمیت طبقاتی 
نشانه نادانی است
و
عاری از ژرف اندیشی است.

خنده قربانیان حاکمیت طبقاتی
 هم
ساختگی نیست.
مصلحتی و تحمیلی و الزامی است.
 
هر خانواده ای 
صحنه خنده کودکان و زنان به لاطائلات تکراری و تهوع آور پدران است.
زنان و کودکان
چه بسا
برای درهم شکستن جو اختناق آور خانه
 از پدر تهی مغز به اصرار می خواهند که خرافه ای را برای بار چندم نشخوار کند تا آنها هم نفسی به راحتی بکشند و بهانه ای برای خنده توخالی و بی محتوا و بی دلیل داشته باشند.
 
خنده هم بسان گریه
یکی از ترفندهای طبقاتی مظلومان برای جلب حمایت و رحمت ظالمان و حاکمان در اهرام سلسله مراتبی جامعه است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر