سادیسم در مردان
نويسنده:
زهرا تارشی
ویرایشی و درنگی
از
میم حجری
اصطلاح سادیسم
در قرن هژده از نام اشرافزادهیی فرانسوی مارکی دو ساد (Marquis de sade) گرفته شده است.
او از افسران ارتش فرانسه و همچنان یک نویسنده بود که عاشقانههای بسیاری نوشت.
به آزادی جنسی نامحدود ایمان داشت و هر باریکه مجلس عشرتی برپا میکرد
زنان را شلاق میزد و مورد شکنجۀ روانی، جسمی و جنسی قرار میداد
و لذت میبرد.
او به دلیل ارتکاب اعمال خشونتبار، بارها دستگیر شد
اما هر بار موقعیت اجتماعیاش او را نجات داد
تا بالاخره بر اساس معاینات روانپزشکی، وجود اختلال روانی در وی اثبات و روانۀ تیمارستان گردید.
همین مأخذ مفهوم سادیسم که زهرا تارشی به سادگی از کنارش می گذرد،قابل تجزیه و تحلیل مارکسیستی است:
حریف
یکی از اعضای طبقه اجتماعی ارتجاعی (اشرافیت فئودال) بوده است
که بر لب گور تاریخی اش ایستاده بوده است و دشمن جامعه و به ویژه زنان و زحمتکشان و روشنگران بورژوایی بوده است
و
جامعه را دشمن طبقه خاص خود استنباط کرده است.
به ویژه فرانسه در قرن هجدهم میدان پیکار زحمتکشان و زنان تحت رهبری بورژوازی انقلابی بوده است که به انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ منجر شده است.
حریف
علاوه بر این
فردی نظامی بوده است که در وجودش تمایلات هومانیستی و فمینیستی تضعیف گشته و رنگ باخته بوده است.
هنوز هم که هنوز است در ارتش های امپریالیستی زن آزاری و ضعیف آزاری و کردوکارهای سادیستی رواج تهوع آور دارند.
حریف
به افعال سادیستی و زن آزاری جنسی حتی قانع نبوده، بلکه تبیین هنری و استه تیکی فئودالی آنها مبادرت ورزیده است.
۱
هر باریکه مجلس عشرتی برپا میکرد زنان را شلاق میزد و مورد شکنجۀ روانی، جسمی و جنسی قرار میداد
و لذت میبرد.
حریف
علاوه بر این، به سادیسم و سکسیسم خود خصلت کلکتیو و دسته جمعی بخشیده است.
۲
او به دلیل ارتکاب اعمال خشونتبار، بارها دستگیر شد
اما هر بار موقعیت اجتماعیاش او را نجات داد
تا بالاخره بر اساس معاینات روانپزشکی، وجود اختلال روانی در وی اثبات و روانۀ تیمارستان گردید.
اختلالات روانیهم می توانند، علل طبیعی (ژنه تیکی) داشته باشند و هم چه بسا علل جامعتی و طبقاتی دارند.
زن ستیزی و لذت بردن از زن آزاری و برده ستیزی و برده آزاری و رعیت ستیزی و رعیت آزاری
در نظامات برده داری و فئودالی
دست در دست رفته اند
و
در رمان های فئودالی وسیعا منعکس شده اند.
اشراف زاده ها
چه بسا
بردگان را و رعایا را طعمه ددان درنده کرده اند،
مثل ددان وحشی به گلوله بسته اند
و
هر بلایی که خواسته اند، بر سرشان آورده اند.
اختلالات روانی
ثانوی اند
و
منشاء طبقاتی دارند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر