درنگی
از
میم حجری
۱
یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود
اتفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست
درویش و غنی بنده این خاک درند
و آنان که غنی ترند محتاج ترند.
معنی تحت اللفظی:
یکی از اشراف فئودال عرب که رعیت آزار بود
التماس دعا در زیارتگاه داشت.
افراد
خواه توانگر و خواه تهیدست
محتاج خاک در زیارتگاهند و هر که ثروتش بیشتر، احتیاجش بیشتر.
سعدی
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
یعنی
دیالک تیک دو بخش اساسی جامعه طبقاتی برده داری و فئودالی
را
به شکل دیالک تیک پادشاه (سلاطین و خوانین) و درویش بسط و تعمیم می دهد.
به همین دلیل در هر دو اثر مهمش (بوستان و گلستان)
بابی (فصلی)
را
به
هر کدام از آندو اختصاص داده است:
گلستان
باب اول
در سیرت پادشاهان
باب دوم
در اخلاق درویشان
بوستان
باب اول
در عدل و تدبیر و رای
باب دوم
در احسان
۲
درویش و غنی بنده این خاک درند
و آنان که غنی ترند محتاج ترند.
در این حکایت
نیز
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به شکل دیالک تیک غنی و درویش بسط و تعمیم می دهد.
دلیل احتیاج بیشتر اغنیا (اعضای طبقات حاکمه) به خاک در زیارتگاه،
هم ستمگری آنان به رعایا ست.
هر کس مرتکب معصیت بیشتر شود، نیازش به عفو و بخشش الهی بیشتر خواهد بود.
۳
آن گه مرا گفت:
«از آن جا که همت درویشان است و صدق معاملت ایشان،
خاطری همراه من کنید که از دشمنی صعب اندیشناکم.»
معنی تحت اللفظی:
گفت:
تو که جزو دراویشی و همت و صداقت خصیصه دراویش است،
دعایی در حق من بکن.
چون از دشمن سرسختی هراس دارم.
در این سخن حریف عرب،
از تضادهای درونطبقاتی
(از تضادهای شعله ور میان اعضای طبقه حاکمه برده دار ـ فئودال)
پرده برمی افتد.
جنگ های جاری در نظامات برده داری و فئودالی
عمدتا
جنگ میان اشراف برده دار و فئودال است.
۴
گفتمش:
«بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر